دل آرام



بایگانی

۵۸ مطلب در دی ۱۳۸۳ ثبت شده است

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
شهـــــید من!

تو  را  از  خاکــریز  دیــگری  آوردند . . . .
۰ نظر ۰۳ دی ۸۳ ، ۰۰:۳۰

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
۲ نظر ۰۳ دی ۸۳ ، ۰۰:۳۰

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ

این نوشته ها را با این مطلع آغاز کردم که ..

معشوق من چندان لطیف است که خود را به «بودن» نیالوده ، که اگر جامه وجود بر تن می کرد، نه معشوق من بود... معشوق من، منتظری که هیچ گاه نمی رسد. انتظاری که همواره پس از مرگ پایان می گیرد، چنانکه این عشق نیز هم...

۰ نظر ۰۲ دی ۸۳ ، ۰۰:۳۰

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
در آیات آخر سوره ی شعراء..تعبیری است که به نظر من جالب و آموزنده است..
در بیان خصوصیات اخلاقی عده ای از واژه ی
«افاک اثیم»
استفاده شده، و بعد دو ویژگی عمده برای این دو صفت ترسیم شده است.

۱-«یلقون السمع و اکثرهم الکاذبون»

یعنی:آنچه را که شنیده اند سعی دارند مطابق نظر خود( وا حتمالا بر حسب معده خود!)
برای دیگران طوری وانمود کنند که گویی حقیقت مسلم است..و بعد ادامه میدهد که بیشتر
آنها دروغ میگویند...یعنی در بیشتر موارد مطلب مورد بحث کذب محض است
.

۲-«یقو لون ما لا تفعلون»
که به صورت واضح اشاره میکند به آنهایی که با داشتن کمترین عرضه ی ذهنی و اجرایی تنها 
حرف میزنند و حتی حرفی را که خود گفته اند و آن را وسیله ی فشار قرار داده اند نمی توانند اجرا کنند...

جالب است..
بدون آنکه خاصیت ۱ و ۲ کمترین ارتباط فیزیکی با هم داشته باشند در کنار هم ذکر شده اند..
و گاهی انسان وقتی می اندیشد پی میبرد که قرآن تا چه اندازه به فطرت بشر آشنا است..

۲ نظر ۰۲ دی ۸۳ ، ۰۰:۳۰

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
به قول شهریار:
------------------
من دگر سوی چمن هم سر پروازم نیست
که پر بازم اگر هست دل بازم نیست...

شاخص فقرم و چندان متمایز از خلق
که کسی منکر شخصیت ممتازم نیست
۰ نظر ۰۲ دی ۸۳ ، ۰۰:۳۰

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ

امشب یکسر شوق و شورم..

۲ نظر ۰۱ دی ۸۳ ، ۰۰:۳۰

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ

من نگویم که به درد دل من گوش کنید..
بهتر آنست که این قصه فراموش کنید
عاشقان را بگذارید بنالند همه..
«مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید»

۱ نظر ۰۱ دی ۸۳ ، ۰۰:۳۰

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ

بدون هومن..
روزها سخت میگذرد..
حالا قدرش را بیشتر می فهمم..هم فکری هایش را..دلسوزی هایش را..
واقعا این روزها برایم سنگین است..
...
این ترم در دوریش چندان تنها و غریب بودم که دانشکده برایم مزه ی تلخ
دروغ های اطرافم را پیدا کرد...دروغ هایی وقیح.
..
شاید دوریست که مفهوم دوستی را مشق میکند..
و من انشای دوری را..
و هومن دوستی را..

۲ نظر ۰۱ دی ۸۳ ، ۰۰:۳۰