دل آرام



بایگانی

۳۷ مطلب در دی ۱۳۸۴ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۲ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ
شب عاشقان بیدل ، چه شب دراز باشد...
۳ نظر ۲۲ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

پنجشنبه, ۲۲ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

یا محسوس العطا !
در دل سال های سال از آواز جبل الرحمه
در عین حال آن  دیگری که در من هست
آن دیگری که مالکیت نمی داند ولی داشتن را تجربه می کند
بین العبد و بین مولاه الف مقام....و به چشم معبود زیباست!
و عشق !
 چه عمری داشته ایم
من و تو  در پس نقاب اسطوره ها !
یادت هست ؟
روزگار هم دلش نمی آید!
و زمین تر شده بود..
به صحرا شدم،عشق باریده بود
 و زمین تر شده بود
 و چنانکه پای مرد به گلزار فرو شود ،
 پای من به عشق فرو می شد...
آه ای پرنده ی سر گلدسته های عشق!

 

۹ نظر ۲۲ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

چهارشنبه, ۲۱ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

باده ی تلخ غمت را هر که نوشد
کنج غم را کی به شادی می فروشد؟

آن شب که گونه هایت آتش می ریخت بر سر دشمن!
آن شب که بوی بهشت از شانه های آسمان سرازیر می شد
آن شب که چراغ های آسمان و بالنجم هم یهتدون می خواندند!
نشسته بودی و زمزمه ی :
انی مهــاجر الی الـله...
انی مهــاجر الی الـله...
انی مهــاجر الی الـله...
و من تازه فهمیدم که چه می گفتی!
شاید اثر تو در من همین باده ی «الرحمن» است
که حالا جرعه جرعه ...
یا وفای همین کلام -یا زهرا- ی همیشه ات
همین بیهوش در آغوش ِ « مدهامّتان » ...
 واین پلک های داغ و سوزان ِ « نضّاختان »...
و افسوس..
افسوس بر آن چشم که با پرتو صد شمع        
در آینه ات دید و ندانست کجایی...!

 « دریا  و من چه قدر  شبیهیم  گرچه باز 
     من  سخت  بیقرارم  و او بیقرار نیست!
     با او چه  خوب می شود  از حال خویش گفت  
     دریا  که از اهالی  این روزگارنیست 
     امشب ولی  هوای جنون  موج میزند 
     دریا سرش  به هیچ سری  سازگار  نیست 
     ای کاش  از تو هیچ  نمی گفتمش  ببین 
     دریا  هم اینچنین  که  منم  بردبار نیست... »


. حالا من هم جرات اقتدایت می یابم:
انی مهـاجر الی الـله...
انی مهـاجر الی الـله...
انی مهـاجر الی الـله...

از قول من هم روی ماه امام و شهیدان را ببوس...

۳ نظر ۲۱ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

سه شنبه, ۲۰ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

یا مولاى انت الذى مننت
 انت الذى انعمت   انت الذى احسنت
انت الذى اجملت   انت الذى افضلت
انت الذى اکملت    انت الذى رزقت

انت الذى وفقت     انت الذى اعطیت
انت الذى اغنیت    انت الذى اقنیت
انت الذى اویت      انت الذى ایدت
انت الذى نصرت    انت الذى شفیت
انت الذى عافیت   انت الذى اکرمت
تبارکت و تعالیت فلک الحمد دائماً ولک الشکر...

۲۰ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

سه شنبه, ۲۰ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

این روزها چه با دید طنز و چه دید کارشناسی بحث
«آوردن پول نفت در سفره ی مردم»
مطرح است.اگر چه جملات پرت و پلا در این وادی آنقدر زیاد است که گاهی
تصور تبیین تصویری روشن در این هیاهوی تبلیغاتی ناممکن می نماید.
اما آنچه بیش از همه مرا به فکر فرو برد سخنان وزیر سابق نفت بود که
مطرح کرده بودند :
تاکنون نیز چیزی جز نفت در سفره های مردم نبوده است!!

ضمن تمام احترام بعید می دانم ایشان اطلاعی از تولید کشور نداشته
باشند! اما مزید اطلاع  دوستان:
از تولید ناخالص ملی کشور ما اگر 60 میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش
نفت (چه در داخل و چه در خارج) باشد بیش از 20 میلیارد دلار تولید
محصولات کشاورزی کشور است.
اگر بر این فرض کفه ی سنگین یارانه به بنزین را از درآمد نفت کم کنیم
(در مقابل واردات محصولات کشاورزی)
به سهم قابل توجه 40 درصدی محصولات کشاورزی در تولید ناخالص
می رسیم .یعنی حتی در کل تولید نیز نمی توان گفت تمام رمق کشور در
دست نفت است!
مشخصا به صورت میانگین اگر 40 میلیارد دلار صادرات نفتی کشور باشد
20 میلیارد دلار از درآمد نفت صرف مصرف داخلی می شود
و اگر درآمد حاصل از صادرات کشاورزی صرف نظر کنیم
دقیقا سهم مصرف مردم ما
در کشاورزی و نفت یکسان است!
و این یعنی همانقدر  نفت به سفره ی مردم تعلق دارد که محصولات کشاورزی!
جالب آنست که بدانیم :
کمتر از یک سوم زمین های حاصلخیز فعلی در کشور
در تولید محصولات مشارکت دارند و اگر
برنامه های آبرسانی وزارت نیرو را هم لحاظ کنیم این کسر
شاید در 10 سال آینده به یک دهم برسد!

در صورتی که از سهم تولید 4 میلیارد بشکه سالانه ی ایران
در سازمان اوپک هر سال به علت کاهش فشار مخازن به علت برداشت
10 درصد کاسته می شود!
اضافه بر این قیمت هر بشکه نفت ایران
در 10 سال آینده با فرض شرایط ثابت بازار به علت سنگینی
نفت استحصال نشده  بیش از 30 درصد کاهش خواهد داشت.
علاوه بر رشد وحشتناک مصرف گاز کشور بوسیله ی مردم
نیاز چاه های نفتی برای Gas flooding باعث می شود
تقریبا در 10 سال آینده اگر مجبور به واردات گاز
(یا تزریق نیتروژن یا دی اکسید کرین) نباشیم دست کم
صادراتی نیز نخواهیم داشت!
به همه ی اینها اضافه کنید که قیمت مورد نظر هند و پاکستان برای دریافت گاز از
از ایران نزدیک به 1.7 دلار بر میلیون بی تی یو است (که حتی
روسیه نیز حاضر نشد چنین قیمتی را ادامه دهد)
در صورتی که در محاسبات بودجه ی کشور از طریق صادرات
ما به قیمت 9 دلار بر میلیون بی تی یو نظر داشتیم که عملا با توجه به
هزینه ی لوله گذاری قیمت پیشنهادی هند و پاکستان جبران هزینه ها را
نیز نخواهد کرد! و آنها اگر حاضر به پرداخت چنین ارقامی باشند
بسیار ساده تر است که از امارات متحده (بخوانید شرکتهای آمریکایی!)
به صورت مستقیم  LNG دریافت کنند  یا برنامه ی مشترک GTL اجرا کنند. 

۶ نظر ۲۰ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

دوشنبه, ۱۹ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

ای ناخدا !

جواب خدا را چه میدهی؟

۵ نظر ۱۹ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

دوشنبه, ۱۹ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

آن آرزو...

چقدر دلم می خواست با شماها باشم...

۲ نظر ۱۹ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

دوشنبه, ۱۹ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

نه اینکه از فراق یک دوست چنین پریشان باشم ..نه!

تنها دردم این است که :

                               حیف از آن سرمه که بر دیده نابینا رفت ...

انی مهــــاجر الی الــله ، انه هو العزیز الحکیم

۳ نظر ۱۹ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

He deals the cards as a meditation
And those he plays never suspect
He doesn’t play for the money he wins
He doesn’t play for the respect
He deals the cards to find the answer
The sacred geometry of chance
The hidden law of probable outcome
...The numbers lead a dance

 

۴ نظر ۱۸ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

همیشه شجاعت گناه کردن را بر خفت زهد آشکار
ترجیح می دهم...
نمی دانم این چه فضای مسخره ایست که گریبان گیر شده است...
همه از همه بدتر!

یاد این بیت از حافظ می افتم که :
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست!
در غنچه ای هنوز و صدت عندلیب هست!!!

اما هنوز که هنوز است دنیا خیلی بهتر از آن است که درباره ی او فکر میکردم!

یک جام دگر بگیر و من ... 

اللهم احکم بیننا و بین قومنا
فانهم غرونا و خذلونا و قتلونا...

۳ نظر ۱۸ دی ۸۴ ، ۰۰:۳۰