دل آرام



بایگانی

۱۲ مطلب در فروردين ۱۳۸۹ ثبت شده است

دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

علی الارائک ینظرون
تعرف فی وجوههم نضرة النعیم ..



« از مادرم بپرس !
گلویم ، شلاق خورده ی کبودی هاست
و مهر سجده ام ،
مزاری گم نام ..
زیر ثانیه های نامی حسرت!

از دیروز بی کسی
تا چشم های امروزی ات
چند قرن حیرت نوری فاصله دارم؟ »


از شرابه های روسری مادرم
سید حسن حسینی

۴ نظر ۳۰ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

نمی دانم چه شد که از اول این بهار..این بغض در گلویم مانده است.
رسوایم می کند میان این همه خنده و شادی..
حالا دارد سوره ی مریم را می خواند.
و چشم های من که طاقت ندارند :‌
و اذکر فی کتابک مریم..
اذ انتبذت من اهلها مکانا شرقیا
...
فاتخذت من دونهم حجابا .
..
و من به این -من دونهم- سخت معتقدم.
:
فارسلنا الیها روحنا
فتمثل لها بشرا سویا
..
و اینجاست که مریم (س) جمله ای می گوید تکان دهنده ..
و سنگین که :

قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا ..



پ.ن :
گاهی احساس می کنم
نشانه ی عظمت خداوند این است که
صدای ضعیف بنده ی ناچیزی مثل مرا هم
می شنود..
اذ نادی ربه نداء خفیا ...
.
.
یا رحمان ..

۷ نظر ۲۷ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است .. .

۳ نظر ۲۴ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

سراسر درد و آهم کن
.
.
.
فقط یکدم
نگاهم کن !



« راستی در میان این همه اگر
تو چقدر بایدی؟ »
قیصر..

پ.ن :

از حال و روزم هیچ کس جز خدا خبر ندارد.
و کفی بالله شهیدا ..
و من
مثل تمام روزهای زندگی ام
جز به رحمت اش
به هیچ امیدی نمانده ام..
و لبخند دروغین هیچ شبی
روزم را تاریک نکرده..

پ.ن : من این روزها یاد گرفته ام که از خودم ننویسم.
از خودم نگویم..از خودم دفاع نکنم..
تازه می فهمم حرف های دوستان پاک و مومن را
که می گفتند که اینها حدیث نفس است..

آری..این ها همه حدیث نفس بود.
اما من به دست های مادرم قول داده ام
که شبیه به مهربانی او بنویسم..
به آرامی قلب اش ..

به بغض در گلو پیچیده سوگند ..

۲ نظر ۲۳ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

نه مجنونم که دل بر دارم از دوست ..



..

۳ نظر ۲۱ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

ربنا لاتزغ قلوبنا ..بعد اذ هدیتنا
و هب لنا من لدنک رحمه.
انک انت الوّهاب!

پ.ن : هیچ وقت تحت تاثیر آدمی قرار نگرفتم..جز آدمی که
از خدا می ترسید..

۲ نظر ۱۹ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

دلم برای کسی تنگ نشده...همه ی آدم هایی که دوستشان داشته ام
تمام این روزها پیش چشمم بوده اند...
حکایت همان "کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را"ست...

اما خاک را تا بخواهی دلتنگ شده ام...
دیوارهای دو کوهه...سنگلاخ های هویزه..نخلستان های مینو ..

برای حرم آقا دلم تنگ شده ..
آقایی که خودش غریب الغرباء است
ولی همیشه دل پناه ماست..
برای باب الجواد (ع)..و دعای ورودش..


به قول حافظ : آشنایی نه غریب است که دلسوز من است...


و من هر روز و هرشب منتظر قدم هایش هستم .. 

۱۱ نظر ۱۴ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

پنجشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک..



« تبری می جویم
از سنگ جاهلی که
نرخ مروارید محمدی را شکست
از پولادی که در کوفه
برج آفتاب را به دو نیم کرد
و در عاشورا
بوسه گاه نبی را در نوردید..»

سید حسن حسینی

۱۲ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

اگر آن صنم ز ره ستم پی کشتنم بنهد قدم

لقد استقام بسیفه و لقد رضیت بما رضی ..

به دیار عشق تو مانده ام ز کسی ندیده عنایتی

به غریبی ام نظری فکن تو که پادشاه ولایتی !

۱۴ نظر ۰۹ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰

شنبه, ۷ فروردين ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم!



الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله ..


پ.ن :

درست یکسال از اینجا آمدنم گذشت..مثل برق..
از خدا شرمنده ام ..
که هیچ قدمی در راهش بر نداشته ام..
و به خودم ستم کردم ..

ربنا اننا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین..

از خدا می خواهم که فرصت جبران گذشته را
به من بدهد ..
و مرا به دست خویش بسازد..
و سرباز اسلام و مسلمین قرار دهد..

ربنا انک جامع الناس لیوم لا ریب فیه
ان الله لا تخلف المیعاد

خدایا .. مرا دوست داشته باش..
و از شر شیطان و دوستان شیطان .. مصون بدار..
خدایا ..
از غفلت ها و گناهانی که غضب تو را
حلال می کند .. به تو پناه می برم ..

ربنا لا تجعلنا فتنة لقوم الظالمین ..

یا من یسمی بالغفور الرحیم ..

۶ نظر ۰۷ فروردين ۸۹ ، ۰۰:۳۰