دل آرام



بایگانی

Unknown

چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

و عسی ان تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا ...

۱. الحمدلله...

۲. حنای دنیا دیگر برایم رنگی ندارد . نه عشوه هایش
دلم را می برد و نه ناراحتی ها یقه ی احساسم را می چسبد..
مثل یک داستان جذاب و هیجان انگیز.

حالا درست احساس کودکی را دارم که دارد خوب به
قصه های شبانه ی مادرش گوش می کند..
نمی داند که دل به خواب بسپرد یا
به صدای دل انگیز و نوازشگر مادر
و داستانی که پر از فراز و نشیب است .
پر از غصه و شادی ... اینقدر زیبا تعریف می کند
که انگار زندگی ات بوده است..

۳. همیشه جمع بوَد خاطری که غمگین است..


تشنه ی یک صحبت طولانی ام...

۸۷/۰۵/۳۰

نظرات (۴)

mohammad...................
۳۰ مرداد ۸۷ ، ۱۴:۲۱ mohammad...................
یا من قل له شکری فلم یحرمنی
و عظمت خطیئتی فلم یفضحنی
و رانی علی المعاصی فلم یشهرنی
محمد...
ماه هاست مرا به به این نوشته ها مبتلا کردی...
مدتهاست حس میکنم نوشته هایت روح دارند...
دردم را درک می کنند...
خیلی ممنون...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی