دل آرام



بایگانی

Unknown

پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ

« اما چه می کنی
دل را
که در بهشت خدا هم
غریب بود... »

 

  

 ۱ : باید از رود گذشت
باید از رود
-اگر چند گل آلود-
گذشت!

 ۲ : تو با ما هستی یا اونها؟
گفتم توی دلم.
خدا کند که با آنها !
 

۳ : پنهان می کنم خودم را .
میان برف حرف ها و جملات.
سعی می کنم نخندم حتی ..

من از تنهایی ممنونم
که آدم ها را در نظرم حقیر کرد
و به من یاد داد
که به هیچ چیز دل نبندم
حتی به تنهایی..

۸۷/۰۹/۲۸

نظرات (۹)

من از تنهایی ممنونم
که آدم ها و خودم را در نظرم حقیر کرد
و به من یاد داد
که به هیچ چیز دل نبندم
حتی به خودم!!

میگن حکیم سنایی . آخر چت هاش می نوشته :

لبان خشک و چشم تر
شبت خوش باد
من رفتم!
میگن حافظ هر وقت میومده میدیده همه !!invisan
یه pm می ذاشته و می رفته:

ای غایب از نظر به خدا می سپارمت!
حتی مولوی هم در این باب شعری بس عرفانی دارد که :
" ای رشک ماه و مشتری، با ما و اینویز چون پری
  خوش خوش کشانم می بری آخر نگویی تا کجا ... "

حتی تر ماجرایی عارفانه از بیدل است که حضرتش می بیند دوستان آنلاین می آیند تا پی ام می دهد اینویز می شوند!، می نویسد:
" سوختم از برق نیرنگ برهمن زاده ای
 کز رمیدن وا کند آعوش و گوید : رام رام ... "

...
حضرت صائب هم می فرمایند :

webcam ی کو که گشاید به تو رخسار مرا
مغرب بوسه کنی مشرق گفتار مرا !

یا آنجا که می گوید :

اگر BUZZ ات نهان در سنگ خارا می کند ما را
جوانمرد است درد عشق
پیدا می کند ما را !
شگفتا از کلام شیخ اجل سعدی  که استاد مسلم این شعرهاست:
پری رویا چرا پنهان شوی از مردم چشمم
پری را خاصیت آنست کز مردم نهان باشد

این شعر بعدها به شدت مورد توجه جوانی به نام اسفندیار رحیم مشایی هم قرار گرفت!
چشمم !
ولی خون شد
ز حجم غم..
دستم!
ولی
جا مانده لای در !!!
چوپان را به خاطر بسپار

گوسفند رفتنی است..
 

ای خوشا دلهای دور از دسترس...





ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی