دل آرام



بایگانی

Unknown

سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ

من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد..

من که شب ها ره تقوی زده ام با دف و چنگ
این زمان سر به ره آرم چه حکایت باشد..

۸۸/۰۴/۳۰

نظرات (۱۲)

۲۹ تیر ۸۸ ، ۲۲:۵۳ دختر بندر
سلام وبلاگتون باحاله موفق باشین سر بزنین خوشحال می شم
واقعا یاد خدا دلها رو آروم می کنه .....
یاد او دل را تسلا می دهد
آه مجنون بوی لیلا می دهد ..
سلام. یه بار توی نظرات نوشته بودید : از نامه پیامبر  (ص) به ابوذر: برای دروغگو بودن فرد همین بس که هرچه را می شنود بازگو کند.منبعش رو میخوام. خیلی مهمه.منتظر جوابتون هستم.ممنون
سلام!
عید گذشتتون مبارک!
دعا برای ما فراموش نشود.
از کتاب میزان الحکمه جلد 8 صفحه ی 346.
حجت الاسلام ری شهری

اصل حدیث :
حسبک من الکذب ان تحدث بکل ما سمعت

-- بچه ها ممنون میشم اسم تون رو اگه فکر میکنید
من میشناسمتون بنویسید.

یارم چو به حرف می آید ...آفتاب است و برف می آید:)
.
آقای بازارگان وبلاگی راه اندازی کردیم بدین مضمون:دی
http://vaadi.persianblog.ir/
زحمت طراحیشم همش با خودمون بوده  ببینید می پسندید:)
.

درمورد اون حدیث هم من عربیش رو یه جا دیدم اینطور نوشته بود:
یا أباذر أترکْ فضول الکلام و حسبک من الکلام ما تبلغ به حاجتک، و کفى بالمرءِ کذباً أن یحدّث بکل ما یسمعُ»(1

و منبعش:
بحار الأنوار، ج74، ص 85.
.
شرح این حدیث هم به عربی تو صفحه دروس آقای مکارم شیرازی هست
http://www.makaremshirazi.org/arabic/lessons/?qid=698&gro=20&sw=

اما فارسیش رو پیدا نکردم
شاعر بیچاره می فرماید :

دلا خو کن به -تنهایی- که از -تن- ها بلا خیزد!

برادر متعهد آقای درویش
با عرض سلام.

شما عمرا باور بفرمایید - وادی- را برای اولین بار در چه
وضعیتی خواندیم!
باور بفرمایید لباس هایی شبیه دلفین پوشیده بودیم و ماسک هایی که فقط به بعضی مولکول های هوا که حال می کرد
اجازه ی عبور می داد! و عینک هایی شبیه آنچه دکتر شهرام ناظری در کنسرتشون در شریف استفاده کردند..به شدت نارنجی!

خلاصه فشاری که ما باهاش سر و کار داریم چیزی نزدیک به 14000 psi هستش که در صورت حادثه کاملا میتونه ما رو از جو خارج بکنه و باعث تعجب پرندگان بشیم..البته این  سرکار علیه که مسوول واحد مربوطه هستند قول داده اند که امنیت جانی داریم ولی ما که اصلا باور نمی کنیم.
به قول معروف : عشق است و هزار بد گمانی! :دی
اوه اوه...
عشق است و آتش وخون..:دی
یاد خودمان افتادیم که چند روز پیش در دندانپزشکی
جنایتی روی دهانمان مرتکب شدند
که صبرا و شتیلا نمونه اش را به خود ندیده بود:دی
خواهشی که ازتون داریم اینه که مراقب خودتون و وسایل قیمتی باشید:)
به مسئول مربوطه هم بفرمایید گیرم که امنیت جانی داشته باشم
چه کنم با دل تنها؟ چه کنم با غم دل؟
دل م ای دل من!؟:دی
آقای درویش
ما اینجا لینکتون رو گذاشتیم
برای بقیه درس عبرت بشه! :دی

شاعر می فرماید :

چشم هایت به کنار
خودت خوبی؟ :دی
مام نمی دونیم این چه حکایت باشد...
شما و سر به راهی؟!
خیلی خیلی ممنونم.لطف کردین. اسمم رو ننوشتم چون منو نمیشناسین.البته چند سالی هست که وبلاگتون رو میخونم.بازم ممنون.
هوالله.
هوای انتظار پشت "باب قبله" به وقت سحر و نوای دل‌نشین مؤذن حرمت که بر مأذنه‌ی بهشتی حرم، مؤمنان را به رستگاری می‌خواند...
حیّ علی الفلاح!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی