دل آرام



بایگانی

Unknown

چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ

آن چشم خواب آلوده خواب از دیده ی ما می برد..



پ.ن ۱ : مجموعا شونزده سال میشه..
شراب دو ساله و .. معشوق چارده ساله!

پ.ن ۲ : شاعر می فرماید :

به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن در زبان..آفرین!

پ.ن ۳ : رکوردم در بدرقه نکردن شکست..
اونم چه شکستی!

۸۸/۰۵/۱۴

نظرات (۷)

عمو ما دیگه آب نمی خوایم:دی
ولی انصافا عنوان نوشته رو دقت داشته باشید
چقدر با مسمی !!! :دی
خوب پس با وجود ۲ ساله بودن شراب اصلا خوب نیست
در ضمن تیتر تون هوش از سر آدم می بره
شاعر یک چیز دیگه هم می گه اونم اینه که خیلی سرخوشه اونی که نظرات بعضی از روزهاشو می بنده ـ تکلیفت با خودت معلوم نیست نه ؟!
تو مست مست سرخوشی من مست بی​سر سرخوشم
تو عاشق خندان لبی من بی​دهان خندیده​ام
به قول مهران مدیری :

همسایه مام وانت داره!
دقیقاْ اینی ام که گفتی حکایت همون آدمی که تکلیفش با خودش معلوم نیست .
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید/ شب را چه گنه حدیث ما بود دراز
..
کثرت حرفهای ناگفته٬ قلت زمان مانده٬ حسرت روزهای رفته٬ اضطراب روزهای نیامده٬ حدت دردهای مشترک٬ تلخی بغضهای فروخورده و چه و چه و چه٬ هر یک به تنهابی کافیست تا خواب برای همیشه دنیا به همه دنیا حرام شود حالا چه رسد به ...
انصاف بدهید به هیچ چشم خواب آلوده ای هم نیاز نیست که گفت: حاجت به غیر یار نیست!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی