دل آرام



بایگانی

Unknown

چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ

و خدایی که در این نزدیکی است..



~ یادش به خیر ..سفارش میکرد
در لیالی قدر..بیشتر هوای لیلی را داشته باش.

~ ابراهیم را به خاطر بت در آتش انداختند..
من را محض خاطر تو اینجا آوردند!

~ این روزها همه گنده تر از دهان شان حرف میزنند
و فکر میکنند مسواک در لهجه ی آدمی اثر دارد.
این روزها آدم ها به جای اینکه دست همدیگر را بگیرند
مچ همدیگر را می گیرند..
و شاخ هایشان را برای هم شانه می کنند.

~ می گفت :‌ پلک صبوری می گشایی..

و این پلک صبوری یکدفعه تمام زندگی ام شد.
اسمی که آرام و بی هیاهو..
در چشمانم درخشید..
و عاشقانه نگاهش کردم.
و بی هیچ چشم داشتی..حتی به قدر دیدن
تا ابد..دست به دامانش شدم..

مرگ اگر وصل باشد.
زندگی تمامش
پیامک عاشقانه است...

زنده باد زندگی..

۸۸/۰۵/۲۸

نظرات (۷)

انان که چرایی زندگی را یافتند با هر چگونه ای زندگی خواهند کرد....
آدمها به اندازه ی دردشان آدمند...
اگر آنکس که باید باشی،نیستی
پس چه فرقی میکند که کیستی؟!

پی نوشت :
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
۲۸ مرداد ۸۸ ، ۰۸:۳۲ مریم بهرامی
پس با این حساب زنده باد مرگ چون در آن نه وصلی در کار است نه از پیامک های لوس عاشقانه خبری است
تازه آدم مجبور به تظاهر مردن از عشق کسی است اصلا شاید عشقی در کار نباشه
و تازه لیالی قدر در مناطق خوش آب و هوا بر گذار میشه
سلام
گویا منم یه جورایی گول خوردم!
اگه دوست داشتید بیایید خوشحال می شم.
نشون داده بود توی فیلم..که حضرت ابراهیم رو
با منجنیق انداختن توی آتش..
بعد برای اینکه هر دو استنباط رو نشون بده
اول آتش رو سرد نشون داد بعد تبدیل به گلستانش کرد
و پر از دار و درخت!

یکی نبود بگه آقای کارگردان..
با اون منجنیق که شما ایشون رو پرت کردین
کار به سردی و گرمی آتش نمی رسید!
هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی