دل آرام



بایگانی

Unknown

جمعه, ۲۲ بهمن ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ

حرف زیاد است برای گفتن و نگفتن حتی..
می خواستم از پیروزی حق بگویم
که باطل را یکبار برای همیشه شکست داد.
و شیطان را خوار و خفیف کرد..

اما برای دل تو می گویم.
از دل خود..
دلی که به انتظار سرنوشت نشسته
تا برای تو باشد.
انشاء الله..

که ما دستی را که به دست نازنین تو داده ایم
رها نمی کنیم..
به عون الله تعالی.
دست راست و راستین تو برای ما
نشانه است..
تا گم نشویم میان همهمه ی گرگ های آدم ربا .

ما اهل کوفه نیستیم
علی تنها بماند ..

و با حضرت حجت (روحی له الفداء) عهد کرده ایم
که با نایب بر حقش..
تا پای جان می مانیم..
انشاء الله.

اللهم ارزقنی شهادة فی سبیلک..

۸۹/۱۱/۲۲

نظرات (۸)

ان شاالله...

چه در دل ِ من

چه در سر ِ تو

من از تو رسیدم به باور ِ تو

تو بودی و من ، به گریه نشستم برابر ِ تو...

به خاطر تو

به گریه نشستم

بگو چه کنم ...


با تو ، شوری در جان

بی تو ، جانی ویران

از این ، زخم ِ پنهان

می میرم ...


"به علی‌ شناختم من به خدا قسم خدا را"
http://bigomaan.blogspot.com/
فیلتر است انگار
نمیدونم...
چی رو دقیقا؟!
دو پست قبلتون (ذاک دعوای و ها انت و تلک الایام ...) خیلی به دل نشست...
سلام
لبخند بزن... که ما هم تا پای جان می مانیم
با آرزوی رسیدن به آرزوهات

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی