دل آرام



بایگانی

خانه ی چشم مرا از گریه ویران کرد و رفت...

چهارشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
خواندمت، پاسخم گفتی؛ از تو خواستم، عطایم کردی؛ به سوی تو آمدم، آغوش رحمت گشودی؛ به تو تکیه کردم، نجاتم دادی؛ به تو پناه آوردم، کفایتم کردی؛
...خدای من! این منم و پستی و فرومایگی‌ام و این تویی با بزرگی و کرامتت از من این می‌سزد و از تو آن ... ...چگونه ممکن است به ورطه نومیدی بیفتم در حالی که تو مهربان و صمیمی جویای حال منی.
                                                                             «دکتر علی شریعتی»
۸۳/۱۱/۲۸

نظرات (۴)

بسیار زیبا ست. موفق باشی.
پسر دمت گرم ! این شعر رو که خوندم بد جوری ریختم به هم!میا بی دف به گور من برادر!
که در بزم خدا غمگین نشاید
هم لینکیدمت و هم متنت رو برداشتم و ازش استفاده کردم
۲۸ بهمن ۸۳ ، ۰۲:۳۰ محمد بازارگان
ممنونم.
انشاالله بنده هم وبلاگ دوستان را فعال خواهم کرد..
در ضمن این بیت از مولوی است..
و یکی دیگر از آنها که در وبلاگتان نوشتید از حافظ است..
البته من باید اینها را زیر نوشته ها ذکر کنم تا برداشت نشود که مربوط به خودم است اما گاهی فکر میکنم این ذکر اسم ها توهین به اطلاعات ادبی مخاطب است..
این (تو) سبز یا نارنجی؟تصمیمت رو بگیر!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی