دل آرام



بایگانی

سفر نامه!

چهارشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۸۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

من به او گفتم که حاضرم هر نقشی را بازی کنم، پرده کرکره، خاک روی زمین، هر چیزی...

  Whoopi Goldberg                                                                                        

 

پ.ن : من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان...

۸۴/۱۲/۱۷

نظرات (۷)

یاد آن شعر مشیری افتادم که:‌ بر پشت چارچرخه ی فرسوده ای کسی خطی نوشته بود... من گشته ام نبود تو دیگر نگرد نیست... البته طبیعتا هرگز نگرد نیست سزاوار مرد(برای ۸ مارس هم که شده اینجا را باید اصلاح کرد) نیست...
جدا از ۸ مارس ! (که واسه من مفهوم خاصی نداره مثل روز مردها! و مثل روز مرده ها و . . .)
سمت چپ عکس پتروشیمی زاگرسه!
(جاسا همین موقع ها به من زنگ زد گفت که چه جوری میشه از مرز رد بشه -کتاب تافل هم می خواست.فکر کنم روش نشد بگه بنده خدا!)
۱۷ اسفند ۸۴ ، ۲۱:۲۶ انکراتیک از فاصله ی نه چندان نزدیک
دادش صدرای عزیز ... اینجا هم دارمت ! ... یا حق مددی ..
MB: العیاذ بالله! من روم نشه بگم؟! پس کی روش میشه بگه؟!! .. می خواستم بگم این چند روز که نبودی اینترنت خیلی عالی بود! چرا اینقدر زود برگشتی؟!
بی وفا...
؟!!!

به جاسا :‌
نذار بگم چیا گفتی ها!
من خودم جهت روشن شدن افکار عمومی و پیشگیری از ایجاد شبهات فراوان اعتراف می کنم که من به محمد فقط گفتم که: تو بهترینی!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی