دل آرام



بایگانی

Unknown

يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۸۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ

 گر سوخت مرا جلوه ی دیدار عجب نیست . . .

 

 پ.ن: باشد.اگر عمری بود و فرصت اشتباهی!
-من نمی فهمم!
اینطور نخواهد ماند!
-
گاهی اثبات وجود چیزی ملازم نبود شی دیگری است.
حتی اگر آن شی دیگر یک موجود ظاهرا زنده باشد!
مگر نشنیده ای که ارزش یک انسان به حرف هایی
است که برای نگفتن دارد!


پ.ن : کان شمع مراد دل ویرانه ی من بود...

۸۵/۰۱/۲۷

نظرات (۱۲)

با تشکر!
از کی؟؟؟؟
فعلا که شرایط همونه!!!! هومن جان یه میل زدم. عذر زحمتام. مخلصیم
آقای عزیزی احتیاط کن تو جوب نیوفتی!

آقای حقیقی!
آقایی!
درسته که در فروعاتی اختلاف نظر داریم و طبیعیست اما فعلا که در اصول نبوده!!!! ما تازه همدیگر رو یافتیم پس بذار اونایی که سطح فکری و حساسیت زندگیشون به خراب شدن رابطه ماهاست تو این آرزو بمونن... میلم و ببین... فعلا
سلام یوسف جان
همین «فعلا» هاته که منو کشته!

البته گمان نمی کنم به این -فعلا- خودم برسم!

اصول و فروع؟؟
جالبه من هیچ میل جدیدی ازت نداشتم...
کان شمع مراد دل ویرانه من بود . .  .
محمد صدرای عزیز...دلم تنگ شده است برایت ....
همینجوری...بعد از این آهنگ|||||||||
محمد عزیز سلام.
چقدر آهنگ زیبایی!!!! من هم مثل وحید خیلی یادت افتادم....
راستی محمد جان اون روز آخری یادم رفت نوارت رو پس بدم...
میدونی که کدومو میگم....سراج!!!
راستی محمد
همین امروز عکس های سفارشی رو میذارم.....
خیلی خیلی چاکریم....

یوسف عزیز من منتظرم...هر کمکی بتونم میکنم...

http://www.shahidesharif.persianblog.com/
سلام. زیبا بود موفق باشی
من نمی فهمم!
اینطور نخواهد ماند!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی