Unknown
شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۸۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ
«پرید از سر بامم کبوتری که تو بودی
شکست پیش نگاهم ، صنوبری که تو بودی
چه سخت می رود از یاد ، یاوری که تو باشی
چه ساده دادمش از دست ، باوری که تو بودی
هزار مرتبه گفتند و باز تازه و گیـراست
حدیث ِ کهنه ی عشق مکرری که تو بودی....»
پ . ن : اللهم ارزقنا شفاعة الحسین...
۸۵/۰۹/۲۵