دل آرام



بایگانی

Unknown

شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۸۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ

¤ داشتم با فرزام چت می کردم
طبق معمول این مشکل رو داریم همیشه که
اگر در آب ، برق ، تلفن یا حتی سرویس دستشویی همسادگان (!)
مشکلی پیش بیاد ،
تکنسین مربوطه اینترنت من رو قطع میکنه!
شانس ما همیشه نوشابه س ...یعنی رسما گاز داره.
داشتم می گفتم :‌
وسط چت ارتباط قطع شد.
دو ساعت بعدش که وصل شد رفتم اورکات . دیدم فرزام برام نوشته :

Yaa man Hova fi offehi On
!Yaa man Hova fi Onehi Off


¤ شاعر می فرمایند :

گلستونو به خار و خس نمی‌دم

به هر دستی بیایه دس نمی‌دم

 

مگه بازار شامه بی‌مروت

دلی که داده بودی پس نمی‌دم

¤ بهترین روزایی که در پاریس داشتم
همون روزایی بود که حاج صادق! هم اینجا بود...

در یه حرکت نمادین رفتیم رستوران ایرانی.
که عکسش به صورت نمادین تیره و تاره !

البته واسه ی اینکه ابعاد این دوست ما هر چه بیشتر و بهتر مشخص
بشه (منظورم از بعد اخلاقی و عرفانی هستش)
این عکس رو هم یه عکاس شهیر
در مترو ازش گرفته!

¤ گاهی هم دلتون می خواد یه عکس رمانتیک
که مظهر صلح بین دو کشور دوست و برادر
آذربایجان و اندونزی هستش رو ویران کنین!


¤ یادمه یه معلم عربی دبیرستان داشتیم
به نام آقای زنده دل
که همون وقت خیلی شیک نود سال رو داشتن
و همیشه می گفتن : اگه شما تونستین عربی فصیح
حرف بزنین دعا کنین خدا منو بیامرزه!
(البته این جمله ایهام لطیفی هم داشت همیشه!)

 کلاس به دو شیوه ی متفاوت
یکی با فرکانس معمولی و دیگری با فرکانس مادون بنفش عرضه میشد
و گاهی هم حالات عرفانی عجیبی دیده میشد که در این مقال
نمی گنجد 

به هر صورت می خواستیم بگوییم که نتیجه ی ریاضت های عارفانه ی ما این شده که اینجا
با عرب ها میتونیم عربی حرف بزنیم ،(نمی دونیم چرا ضمایر جمع بستیم!)
 هر چند وحید در همان سال پیش دانشگاهی
به این مقامات رسیده بود و با دکتر عباسی به زبان
فصیح عربی تبادل نظر می کرد!

¤ دیروز سر کلاس لاگ ، فیلیپ بزرگ (استاد ارجمند) فرمودند:
این کشف زندگی مرا تغییر داد!
اوون بنز رو که می بینین دم در
ماله منه!

۸۵/۱۱/۱۴

نظرات (۱۴)

قرار دادن تبلیغ در دو قالب متنی و عکسی رایگان در چاپاریست
شاید دلیلش اینه که کسی به نوشته های دیگران توجه نمی کنه. اصلا به احتمال زیاد لزومی هم نباید داشته باشه!به هر حال این نوشته ها بعضا! خطاب به شما و ندرتا!! هم راجع به پست های شماست!!!

خیر،فضا از سر ما هم زیاده. ممنون.
نفهمیدم!
تلاشی هم نمی کنم
از حرفها زیاد شنیدم...
من جسارتی نکردم!
گفتم که نفهمیدم.
سلام. کسی به تازگی ریش در آورده!!!....مبارکه.
اولش فطرس سکوت کرد تا فکر کنه به خاطر همین اینجوری سیفید اومد:دی
میخواستم بگم خودت که میدونی من سه ماه تو کهف عبادت خودمو برا اون دنیا میسازم!
اما آخر  ترم که میشه میام بیرون میبینم دنیام عجب خراب آبادی شده!
اینه که یه مدت کوتاه (که الانه!) آستین بالا میزنم تا  یه سرو سامونی ام به این دنیای کم توقعم بدم!
پس این روزا اگه مسئلتی داری آخرت رو ولش!
(از اینا گذشته خودت که میدونی در غربت مرگ بیم تنهایی نیست!)
اینجا پیش این خازنان دوزخ دنیا یعنی اساتید بیشتر کارمون گیره!
عجیب موجوداتی هستن این اساتید!
اگه  آدم خوب تو کارشون دقیق شه به عرفان خیالی!(پیشنیاز عرفان خرافیه!) میرسه
افلا ینظرون الی الپیشوایی کیف خُلقت!؟
خلاصه ادم و جو بگیره استاد نگیره!!

اما جدی محمد این روزا خیلی برا ما دعا کن
کارم به جایی رسیده که به حال کوزت و ژان وال ژان هم قبطه میخورم
شدم مصداق این شعره که
گر ایزد زحکمت ببندد دری     ز رحمت ببندد در دیگری!!!
دم بچه های خلاف پاریس گرم ! :دی
خیلی با عکس ها جواب گرفتم محمد جان :دی
احیف!‌:دی
حجاب چهره جان شد کلاه سرم
التماس دعا از جمیع برادران
با این شعر جناب ((فطرس)) بسی حال نمودیم:دی
به وی بی! :

مییدوونییید :دی

به حاج صادق :

عکس روی تو چو بر آینه ی جام افتاد
خودت می دونی که کی در طمع خام افتاد !

به فطرس :‌

مولانا خوبه :دی
آقای بازارگان این فطرس کیه !؟
آخر ما نفهمیدیم!
همینه دیگه فقط به خاطر شام
مهمونی رفتن همین عوارض رو هم داره دیگه :دی

فطرس اسمش
جواده!
کنیه اش درویش!
گل پسری است!
غریب بمثل دوستش! ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی