دل آرام



بایگانی

Tout mon coeur est fondu dans l'amour de ma mère aimable

پنجشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۸۶، ۰۱:۳۰ ق.ظ

از آب نه ، از مهر آب می گویم...



پ.ن : باور نکن تنهایی ات را ...!

۸۶/۰۶/۲۹

نظرات (۱۷)

....!
به فطرس:‌

شیره را از حبه ی انگور سرقت می کنند
شهد را از لانه ی زنبور سرقت می کنند

احتیاجی نیست از دیوار و در بالا روند
سارقان با "کنترل از دور" سرقت می کنند

عده ای راحت میان مبل خود لم می دهند
از طریق عده ای مزدور سرقت می کنند

روز روشن، زنده ها را از میان کوچه ها
مرده را هم نیمه شب از گور سرقت می کنند

می برندت سوی خلوت، می کنندت پشت و رو
با زبان خوش نشد با زور سرقت می کنند!

جای اینکه سکه ای در کاسه ی کوری نهند
کاسه را هم از گدای کور سرقت می کنند

نیست چون تفریح و شادی توی این شهر بزرگ
عده ای تنها به این منظور سرقت می کنند!

خواستم دنبال مأموری روم، دیدم ولی
سارقان در پوشش مأمور سرقت می کنند...
به دکتر شریعتی گفتن:" استاد! سیگار طول زندگی آدمو کوتاه میکنه" گفت :" من به عرض زندگی فکر می کنم!"

پ.ن: محمد نمیدانم چرا این رو که خوندم یادت افتادم خیلی! یاد اون شبی که ذرت زدیم از قرار هر لیوان دوازده زار و ده شی! مواظب خودت باش، شبهایی که مسابقه فوتبال دارن این هولیگانها بیرون نرو... (;
به nerd:
بعید می دانم شریعتی اینگونه گفته باشد. با اینهمه من طول و عرض زندگی را نمی شناسم. در ارتفاع زندگی می کنم ...

به MB :
هیچیت مثه آدم نبود! :دی .. سحری دیر بیدار می شدی. از همه سریعتر می خوردی می خوابیدی وقتی همه خوابیده بودن بیدار می شدی نماز می خوندی.  در تمام مراحل هم شاکی بودی!! :دی ... واقعا دلم برا اون غر غر زدنت لک زده! :دی ..
به Enkratic :

هه هه...این لیموها شیرینه؟ خدایی؟؟؟
آب زرشک به جای آب آلبالو
ساعت سه و نیم صبح!
بگم؟
بازم می خوای آبرو ریزی کنی ؟‌:دی

به vb :

احتمالا حق داری!
من ولی باز نمی فهمم ربط این شعر رو به...

به nerd :

احساسی که شریعتی در من ایجاد میکنه
مثل

احساسم هنگام نشستن هواپیما روی زمین لغزنده
یا شنا در سواحل سوماترا بدون جلیقه ی نجات
و یا وقتیه که امیرحسین اینا دارن توی ایوون آتی ساز
بازی می کنن

هستش!
ارتباطی نداشت. هنوزم نداره.
انکراتیک: پسرم از کنار برو، خدایی نکرده شیطون هلت نده بیافتی از اون بالا :دی

MB: پس شریعتی تو رو در دریایی از احساس غرق میکنه! اگه میدونستم اینجا چند تا نقل قول دیگه هم ازش میذاشتم (;
به Enkratic و vb  :

در راستای پروژه ی خودکشی
بعد از دیلیت کردن یاهو مسنجر
و جی میل..

دیروز پروفایلم توی اورکات رو هم دیلیت کردم.

اگه کاری هست ایمیل بزنین.
از قدیم گفته اند سنگ بزرگ نشانه نزدنه! :دی
هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست
چون تو در عالم نباشد ور نه عالم تنگ نیست

شاهد ما را نه هر چشمی چنان بیند که هست
صنع را آیینه​ای باید که بر وی زنگ نیست

ور به سنگ از صحبت خویشم برانی عاقبت
خود دلت بر من ببخشاید که آخر سنگ نیست

هاتف جان !
خیلی چسبید!

البته ما که شن و ماسه ایم!
من کجا ۲۰ تا ایمیل از تو رو جواب ندادم محمدصدرا..؟؟

من هیچ ایمیلی ندیدما!‌:‌دی
سلام.
آقا چه خبرا؟
خیلی وقته که ازت خبری نیست. خواستم بگم به یادت هستیم.
راستی کی برمی گردی؟
ممنون سعید جان!
به بچه ها بگو ملتمس دعاییم...

من تازه رفتم!
vb جان خالی نبند :دی
ازت شکایت به درگاه الهی می کنم :دی
میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی
سلام داش محمد!
چه خبرا!
از حامد خبر داری که پرید!!!
بهش تبریک گفتی؟
شیرینی حتماً بگیری، به ما که چیزی نداد!!
سرپایی دوبار دیدیمش
التماس دعا داریم.
به یوسف سی ری نورالجنان را دادم برات بیاره!
سلام توکل جان

نههههههههههههههههههه....عمرا!
حامد  نمی پره نمی پره
یهو شیرجه میره!

حامد جون تکذیب کن
و گرنه فردا متز غوغا میشه

آها...راستی کدوم یوسف توکل جان؟
دور و ور ما مملو از یوسف و زلیخاست! :دی

از بابت سی دی هم اکیدا ممنون
انشاالله همیشه مشتقت مثبت باشه حاجی!

ملتمس دعا