دل آرام



بایگانی

Unknown

سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۸۶، ۱۲:۳۰ ق.ظ
برای خاطرم غم آفریدند

ولیکن...اندکی کم آفریدند!

نمی دانم خلاصه بخت من را

ز تهران...یا که از بم آفریدند!!!



پ.ن : امروز رفتم سفارت ایران توی لندن.
می خواستم به آقای سفیر بگم :
ای که سیاهه چشمات ، همرنگ روزگارم!

پ.ن : خیلی دلم می خواد یه صحبت مختصر با
اجدادمون داشته باشم...که چه جوری مستعمره ی اینا شدن!

از پلیس در مورد یه خیابون پرسیدم گفت نمی دونم!
گفتم شاید لهجه دارم و طرف بچه طهرونه و ....
براش نوشتم...بازم گفت نمی دونم!
دفترچه اش رو باز کرد ... دیدیم یه خیابون اون طرف تره.
عرضش ۲۰ متر.. طولش ۲ کیلومتر!

پ.ن : دقت کردین موشک «امید» با یه ابتکار به فضا پرتاب شد؟
اولین موشک دنیا که در ثانیه ی هشتم شلیک میشه!
تازه اونم نه شمارش معکوس!
۸۶/۱۱/۱۶

نظرات (۲۲)

ما که از اخبار ملی شمارش معکوس شنیدیم  اونم از ۱۰
الله اعلم
آره توی هشت و سی حذف کردن این بخشش رو.
توی الف کاملش هست!

http://alef.ir/
موشک: سفیر
ماه پاره: امید :دی

برای خاطرم غم آفریدند

به ظاهر گویی آدم آفریدند!

برای ما به جای بخت و اقبال

ُنوشابه، از نوع زم زم آفریدند!!!

آره فعلاً که در حد همون بم بوده.
باز جای شکرش باقیه جور شد.
پس قرارمون فعلا سر جاشه.
تیکه ی سفیر و خوب اومدی.
یه دونه از ۱۰ داره که در لحظه ی ۳ پرتاب میشه...

یه دونم که آقای بابان از ۳ تا ۱ به صورت معکوس و شمرده شمره...که البته فکر کرده بود مسابقه شناست :دی
Omid 2 ta 3 mah dige gharare partab she
In safir bood ke ba kavoshgare 1 partab shod
این لینک الف رو گذاشتم برین ببینین!
بابان مامان چیه دیگه!

نمی دونم امید ما کی پرتاب شد!
امید ما که خیلی وقته توی همون ثانیه های دوم سوم پرتاب بود به نظرم...که ..نا امید شد و اصلا تا آسمون اول هم نرفت چه برسه به فضای بی کران.....حالا خدا را شکر که این یکی رفت..هرچند تو ثانیه هشتم.....تازه چه عیبی داره...نه که     ( ما) همیشه تک هستیم.....:))
تو رو خدا نگاه کنا ! حالا اصلآ چه اهمیتی داره!
خوبه میتونید دولت و ملت خودتون رو مسخره کنید ! رکیک‌تر بشه، بهتر! نه!؟
برا اینه که دوستان به جای لیوان و آب و نیمه پر و خالی و...
بال مگس کف آشپزخونه توجهشونو جلب کرده!
به دو نفر قبلی:
بهتره بجای ناراحت شدن از دست MB بخاطر نوشتن واقعیت، از

*واقعیتی*که وجود داره ناراحت بشین!
سلام!

۱-مروز گذرنامه ی جدیدم رو گرفتم!!!
باورتون بشه!
ظرف دو روز!

۲- بازار سیاه چشم و ابرویی چند!

۳- در مورد سفینه و اینا یه توضیحی بدم.
فقط در اهمیت بال مگس همین رو بگم که توی
هیچ جای دنیا به موشک وقتی شمارش معکوس رو
رد کنه اجازه ی شلیک نمیدن!
اگه موضوع مهم نبود. خبرگزاریها سانسورش نمی کردن.
این موضوع رو محول کنین به آدم هایی که یه کم
از شما بهتر می دونن!
و می فهمن که بال مگس در آشپزخونه نشانه ی وجود
مگس در غذاست!

۴- میگم...خدا قسمت کنه کربلا !
اما اگه تا حالا کابل نرفتین. یه سر به لندن بزنین!
فکر کنم نوبرهای طالبان اونجا ریاست انواع مغازه های تره بار
رو به عهده دارن!
همه هم خشن . چهره ها مصمم. همه هم خیالاتی
فکر می کنن واق
فکر میکنن واقعا اون برج های برادر رو اینا ریختن پایین!

مه در لندن بومی غربت در من ...
سلام. محمد جون بعد عمری یه موشک پرتاب کردیم ها. ببین چه جوری پته مونو ریختی رو آب. همین که رفت هوا خودش خیلیه! من که داشتم ویدیوشو نگاه می کردم به این فکر می کردم، حالا ما اینو فرستادیم رفت، خدایی می دونیم کجا داریم می فرستیمش!
باور کن از جو که خارج شده دیگه خارج شده! خدا می دونه الان کجاست! :دی
من جا داره وسط همه این بحثهای پیچیده و ژئوپلتیک و فرامنطقه ای درباره موشک و مگس و آقای بابان و غیره، بار دیگر از طرف ملت خداجو و همیشه در صحنه گذرنامه نو رو تبریک بگم. محمد جان شیرینی اش یادت نره، تا باشه از این شادی ها باشه!!!
سلام!
کی گفته این خالی بندیا رو؟؟؟
شما از تو لندن دیدید ؟؟؟
من خودم به عنوان عکاس اونجا بودم~
دقیقآ بعد از شمارش معکوس ۱۰ - ۹ - ۸ - ...-۱ موشک ما شلیک شد!
به قول فیلم حلقه‌ی سبز: بدبخت! میدونی هر کی دروغ بگه چی میشه؟ سوسک میشه میچسبه به سقف.
مثل اینکه این خصوصیت ایرانیاست که وقتی میرن خارج احساس میکنن باید ایران و ایرانی رو مسخره کنن!
خدایا!!!‌تا ادم نشدیم دنیا بهمون رو نیاره .
سلام!

۱. من این لینک رو گذاشتم برین ببینین.
حالا نقاش یا عکاس  و شاعر فرقی نداره.

۲. طبق معمول باز یکی یه چیزی میگه.
یه عده بذرپاشی وابسته به دولت مرتجع
در راستای رضای خدا بهش حمله میکنن!

برادر و خواهر گرامی !
مزید اطلاع عرض کنم که
بنده نه تنها توانایی خودمون رو زیر سوال نمی برم
به توانایی خودمون اعتقاد دارم و افتخار می کنم.
شما هم راه رو عوضی اومدین!
برین یکی دیگه رو خراب کنین که عاشق نظام و انقلاب نباشه.

این توانایی موشکی ارتباطی با دولت محمود نداره که
اینجوری سنگش رو به سینه میزنین!

۳. من صبر می کنم جواب این آدم نشدن رو
یه موقع دیگه بهتون میدم.
مسیحای جوانمرد من!

کامنت بال مگس کار من بوده
و
بنده به عنوان یک بذرپاشی وابسته به دولت مرتجع

در حضور جمع از نویسنده معذرت می خوام اگر توهینی
از این ناحیه متوجه ایشون شده.
جواد جونم...عزیزم!

تو اگه بگی این پست رو پاک کن
من اگه یه ذره هم شک نداشته باشم که
حرفم حقه . پاکش می کنم.
تو مثل چشم من هستی!
بلکه عزیز تر.

دولت مرتجع. نظر منه. چون هر اشتباهی رو توجیه
هر منتقدی رو لگدکوب و هر بزرگی رو خوار میکنه.

دولت مرتجع. نظر منه. که به جای پذیرش اشتباه
دروغ میگه.
یادم نمیره چقدر رفتن از جانب دولت نزد آیت الله جوادی آملی
که یه چیزی بگه در این راستا که محمود این حرفا رو
نزده و کل اون حرفا مونتاژه...
اما ایشون گفتن : من خلاف واقع حرف نمی زنم!

خدا به همه مون صبر بده.
اووه.....چه خبره اینجا......ما که کوچکتر از این حرفاییم...اما توی همین گیر واگیر..گذر نامه نو مبارک....