ابری شود تاریک!
چیزی تو مایه های استالدهیــد!
حتی یادت هم خاطره بود..
تصمیم گرفتم، آبی دریا را به خاطرت به خاطر بسپارم
اما حیف که ابرها مجال درنگ نمی گذارند
و باران ها جدایی می بارند!
تنها در کنار ساحل ایستاده ام
باد خنکی در هوای شرجی می آید
شهر زیر زمینی هم با دکتر فرهادی دیدنی تر است!
یـــک آهنگ از خواننده ی ناشناخته ی ایتالیایی..توصیف لحظات سرد و غمناک پاییز...هوای گرفته و باران هایــی که نمی آید..گویا وقت رفتن است..
Quando sono solo
sogno all orizzonte
e mancan le parole,
Si lo so che non c è luce
in una stanza quando manca il sole,
se non ci sei tu con me, con me.
Su le finestre
mostra a tutti il mio cuore
the hai acceso,
chiudi dentro me
la luce che
hai incontrato per strada.
این کوچه های زرد حالا دیگر میتوانند بی من بودن را تجربه کنند..دیگر کسی نیمه های شب از غصه سوت نمی زند...حالا میتوانید راحت باشیــــد..قصه ی من تمام میشود و دیگر کابوس هایتان تکرار نخواهد شد..
..مزه ی مرگ را درک میکنم..زیبایی هجوم می آورد..