Unknown
سه شنبه, ۸ دی ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
سر نوشت با دست های زمخت و کثیفش بر گلویم می فشارد....
مقاوت میکنم..
چرا که میدانم «مرگ» خود نوعی پیوستن به سرنوشت است..
و من از یاری ظالمین بیزارم...
زیر لب با نفسی که سنگین می جوشد...
زمزمه میکنم:
«ما رایت الا جمیلا»
مقاوت میکنم..
چرا که میدانم «مرگ» خود نوعی پیوستن به سرنوشت است..
و من از یاری ظالمین بیزارم...
زیر لب با نفسی که سنگین می جوشد...
زمزمه میکنم:
«ما رایت الا جمیلا»
۸۳/۱۰/۰۸