بداهه نوازی!
جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ
با زنگ کاروان
بازی از نیمه گذشته بود..
مجنون محبت سانتر می کرد
لیلی به هوا می پرید
اما حیف که هربار
دروازه بان خروج موفق داشت
و توپ را در آغوش می گرفت!
اگر با او نبودش هیچ میلی
چه میکنه این لیلی
در ترکیب تیم ملی!
بازی از نیمه گذشته بود..
مجنون محبت سانتر می کرد
لیلی به هوا می پرید
اما حیف که هربار
دروازه بان خروج موفق داشت
و توپ را در آغوش می گرفت!
اگر با او نبودش هیچ میلی
چه میکنه این لیلی
در ترکیب تیم ملی!
۸۷/۰۳/۱۷
و این رو می خوندم که :
در دل بیزار خود جز بیم رسوایی نداشت
گر چه روزی هم نشین
جز با من رسوا نبود...
یهو یکی از این مدیرا سر رسید و خیلی جدی گفت :
you are not allowed to sing here
!
منم خیلی جدی جواب دادم :
don't worry , if you listen carefully you might enjoy it
!