Unknown
شنبه, ۴ آبان ۱۳۸۷، ۰۱:۳۰ ق.ظ
چشم تو مرا به شب خاطره برد...
پ.ن : از لابه لای دفتر و کاغذ و کتاب هایم
که وقت اسباب کشی- از بهترین روزهای زندگی ام-
پایمال بیرحمی روزگار می شوند ،
چشمم به نوشته ای افتاد که
نتوانستم بر دست خط نازنینش تاب بیاورم..
پ.ن : بابا میگه :
آدم باید خودش رو دو دستی تقدیم خدا کنه...
این رمز آمدن و رفتن روزهاست...
پ.ن : خدا فقط یه نصیحت کرده .. فقط یکی!
۸۷/۰۸/۰۴