Unknown
شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۸۷، ۱۲:۳۰ ق.ظ
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت.. سلام ما برسان!
پ.ن : توی اتوبوس بودیم در راه اسپانیا. داشتم
آهنگ هایی که بقیه بچه ها داشتند رو
به نوبت گوش میدادم.
از تمام آهنگ های روسی از این خوشم آمد
که انگار آهنگی قدیمی و سرنوشت یک ملوان است
که خانواده اش در جنگ کشته شده اند و او دارد
به شهرش باز می گردد .. اما نمی داند که کسی منتظرش نیست.
یکی دیگر هم بود به اسم ЧистыеПруды.
که درست یادم نیست مضمونش چه بود!
پ.ن : توی اتوبوس بودیم در راه اسپانیا. داشتم
آهنگ هایی که بقیه بچه ها داشتند رو
به نوبت گوش میدادم.
از تمام آهنگ های روسی از این خوشم آمد
که انگار آهنگی قدیمی و سرنوشت یک ملوان است
که خانواده اش در جنگ کشته شده اند و او دارد
به شهرش باز می گردد .. اما نمی داند که کسی منتظرش نیست.
یکی دیگر هم بود به اسم ЧистыеПруды.
که درست یادم نیست مضمونش چه بود!
۸۷/۰۸/۲۵
در دل سیهی چو لاله داغ نیی
در جستن صیدی چو من از بند غمت
داغم من و داغم که چرا داغ نیی