Unknown
سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ
گل چه پایان قشنگی دارد..
دلم گرفته است و چراغ ها همه خاموشند..
و گل ها به نازکی..قدم به قدم.. جدایی را فریاد می زنند..
و ردپای تاریک گذشته را به یاد می آورند
..
و اگر دست تو نباشد
دوباره غرق می شوم در گرداب های شوم..
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء..
الهم انی اتقربک الیک بذکرک
واستشفع بک الی نفسک..
-------------------------------------
پ.ن : عین القضات می گوید:
دریغا مردم در بند آن نیستند که چیزی بدانند
بلکه در بند آنند که خلق در ایشان اعتماد کنند
که عالم اند
۸۸/۰۳/۱۲