Unknown
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۸۸، ۰۱:۳۰ ق.ظ
اللهم انی اسئلک حبک
و حب من یحبک..
پ.ن : ...
چطور صدای قدم هایم را نمی شنوی؟
دارم آهسته آهسته تمام میشوم..
خدا مرا به دست های تو ببخشد..
..
پ.ن :
"...و کسی چه می داند،
دلی که در بی اوئی مانده است
برق هر نگاهی جانش را می خراشد!...
که هر چهره ای، نگاهی، طنینی، رنگی...
در نگاه های او فریاد می زند که او نیست!...."
شریعتی
و حب من یحبک..
پ.ن : ...
چطور صدای قدم هایم را نمی شنوی؟
دارم آهسته آهسته تمام میشوم..
خدا مرا به دست های تو ببخشد..
..
پ.ن :
"...و کسی چه می داند،
دلی که در بی اوئی مانده است
برق هر نگاهی جانش را می خراشد!...
که هر چهره ای، نگاهی، طنینی، رنگی...
در نگاه های او فریاد می زند که او نیست!...."
شریعتی
۸۸/۰۷/۲۸