دل آرام



بایگانی

Unknown

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ

شروع قصه با تو بود
و هرچند سرگردانم امروز
میدانم خدا اگر بخواهد
دیر یا زود
به دست های تو تمام می شود..
به دست های تو تمام می شوم..

پ.ن :
مرا فریب باش
آرام کن ...

۸۸/۰۸/۲۹

نظرات (۸)


این روزها اگر تار دلم کوک است ...اگر دلتنگی هایم اندک ،

برای این است که دلم را مثل ماهی بیرون افتاده از تُنگِ تَنگِ دنیا

روی دست گرفته ام و وادی به وادی آمده ام تا به دریای مهربانی نگاهت برسم.
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس

دربند آن مباش که نشنید یا شنید ..
محمد جوووون سلام
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم . .

- باید صبر داشته باشی
هنوز اول راه است..

به هیچ چیز مطمئن نیستم
جز اینکه همیشه دستم را گرفته ای
و آسان از سختی ها عبور داده ای..

شاید زندگی همین باشد..
همین ..
جزاک الله.
سحر شدم...
آرام شدم...
قلمت چه شکری می ریزد.
برادر یه ماهی تامحرم بماندست همی
چرا تابود ماه شادی تو تو غمی
............
پسری چون تو پاکیزه دل و پاک نهاد
میرود که با دلدارتون بنشینی

(تغییرات عمدیه)
می دونم هیچ وقت راضی به مرگ کسی نیستید٬اما کردان هم به دیار باقی شتافت...

روحش شاد
...

.. .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی