دل آرام



بایگانی

هیهات منا الذلة

شنبه, ۵ دی ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ


و لاراقبوا فیک اثاما فی قتلهم اولیائک
و نهبهم رحالک
و انت مقدم فی الهبوات و محتمل للاذیات
قد عجبت من صبرک ملائکة السموات


و تو همچنان گرماگرم نبرد و در دل گرد و غبار
به پیش می تاختی و سختی ها را تحمل می کردی
تا آنجا که فرشتگان آسمان از صبر و استقامت تو
شگفت زده شدند...

و لم یبق لک ناصر
و انت محتسب صابر
تذب عن نسوتک و اولادک
فهویت الی الارض جریحا
تطولت الخیول بحوافرها
و تعولک الطغاه ببواترها


و تو را یاری دیگر نمانده بود
و تو صبورانه همه چیز را به خدا واگذاشتی
و از اهل حرم و فرزندانت دفاع کردی
تا اینکه تو را از اسبت سرنگون ساختند
و با بدنی سراسر جراحت و زخم
بر خاک افتادی
در حالیکه دشمن با اسب هایش
بدن تو را لگدکوب کرد
و آنها با شمشیر به بدن تو
حمله ور شدند..

و الشمر جالس علی صدرک
و مولغ سیفه علی نحرک
قابض علی شیبتک بیده
ذابح لک بمهنده
...


و شمر ملعون بر سینه ی تو نشست
و شمشیر بر گلوی تو نهاد
در حالیکه با دست کثیفش
محاسن شریف تو را گرفته بود
سر از بدنت جدا می کرد ...



السلام علی المقطوع الوتین

سلام بر آنکه شاهرگش بریده شد..

السلام علی المحامی بلا معین

سلام بر آنکه در حمایت از دین تنها ماند

السلام علی الشیب الخضیب

سلام بر آنکه محاسن خود به خون شست..

السلام علی الخدّ التریب

سلام بر آن صورت به خاک افتاده..

السلام علی البدن السلیب

سلام بر آن بدن که لباسش را به غارت بردند

السلام علی الثغر المقروع بالقضیب

سلام بر آن دندان که با چوب خیزران بر آن ضربه زدند


السلام علی الراس المرفوع ..


۸۸/۱۰/۰۵

نظرات (۱۳)

ببخش آقا جان .. اگر اینها را اینجا نوشته ام..
از اینکه دلتان را به درد آورده ام..

من از تمام قلب های پاک اینجا می خواهم
که آرام و آهسته..
و به گرمی اشک های خود ..
مرا هم در عزاداری روز عاشورا شریک کنند..
که نمی توانم
کنار نفس های عزیز شما
و هم صدا با گریه های خالصانه تان
عزاداری کنم ..

..
...
ای فرس با تو چه رخ داده که خود باخته ای /// مگر این گونه که ماتی! تو شه انداخته ای؟
...
چیزی دیگر اضافه کنید

ببخش آقا جان که ما هم قوم نوح و عاد و ثمودیم

ببخش که با فقط با عذاب طوفان فتنه ی مان خاموش می شود

خوشا بحالتان که نبودید که جبر با شما یار بود و اختیار قلبمان را سوزاند صدای هل من ناصر ینصرنی را می شنوید ؟
یه سوال داشتم به نظر شما اگه مردم یک حاکمی رو نخوان چی کار باید بکنن. راه حلهای پیشنهادی:
۱-مردم که عقلشون در حدی نیست که بخوان تشخیص بدن کی حاکم باشه-ما که عقلمون در اون حده و یا خودمون می شناسیم اونایی رو که عقلشون در این حده- تعیین می کنیم

۲- حاکم رو مردم تعیین نمی کننِ-خدا یا به عبارتی دین خدا تعیین می کنه- ما هم بهتر می دونیم که خدا کیو قبول داره- چون دینش رو هم ما بهتر از شما می شناسیم(ما مسلمون واقعی هستیم بقیه همه یا منافقن یا گمراهن یا جزو عوامن که در این حدا نیستن) پس باز هم ما بهتر می فهمیم طبق دین خدا کی باید حاکم باشه
۳- شما اگه مشکلی با این حاکم دارین چند تا راه بیشتر ندارین: یا برین توبه کنین- یا برین دینو اون جوری که ما میگیم بیشتر مطالعه کنین- یا ما می بریمتون زندان تا اونجا در اون فضا بهتر فکر کنین-یا برین بمیرین
۴- استغفرالله- تو همین که این فکرو کردی یعنی کافری-بر ضد مصلحت نظام حرف زدی- می بریمت کهریزک میگیم ارشادت کنن-در ضمن ما اصلا با اقداماتی که تو کهریزک میشه موافق نیستیم ولی باز می بریمتون!!!!
۵- به نظرم داره بوی فتنه میاد(آخه ما بهتر این بو رو می شناسیم!!!!)- اصلا مردم اگه از این حرفا بزنن فتنه درست میشه- پس لطفا یا جمیعا ببخشید خفه شید یا باز یکی از راه حلهای بالا رو انتخاب کنین

نه علی(ع) این جوری حکومت کرد نه فرزندش حسین(ع).
ازین سوال های بالفرض بالغرض میشه زیاد کرد .. مثلا اگر همه ی مردم سلطنت یا دیکتاتوری بخوان باید چی کار کرد؟!! .. این اون طرف قضیه است ...
.
رای مردم شرط لازمه ولی کافی نیست ...
..
.
http://leadenn.blogspot.com/
من به دنبال رسیدن به غرض خاصی نیستم. خودم حکومت و نظام اسلامی رو قبول دارم ولی ولایت مطلقه فقیه رو نه. نظر من برای خودم محترمه ولی من نمی تونم نظرم رو به همه مثلا شما تحمیل کنم. اگه واقعا همه مردم حکومت سلطتنتی بخوان با اینکه من صد در صد مخالفم و می دونم اشتباهه ولی باز هم نمیشه نظر یک عده اقلیت به یک عده اکثریت تحمیل بشه. باید به مردم و نظرشون احترام گذاشت و حرفشون رو شنید. به نظر شما اگر مردم حضرت علی (ع) که امام معصوم بود رو نمی خواستند او با زور و بستن دهن مردم حکومت می کرد؟
خب آفرین!شما خودت جواب خودت رو دادی : "نمیشه نظر یک عده اقلیت به یک عده اکثریت تحمیل بشه " با چه دوربینی نگاه می کنید که اقلیت و اکثریت رو جا به جا می بینی؟

حکومت و نظام اسلامی هم بدون ولایت فقیه معنی نداره.ولی اگه شما هم می خواین جزء اون افرادی باشین که "یومن ببعض و یکفر ببعض"(یعنی اون جایی از دین که بر وفق مرادشونِ قبول می کنن اون جایی که با مزاجشون سازگار نیست رد می کنن) حرف دیگه ایِ
این م.ب من نیستم.
اگر صد گویی
یکی هم نشنوی..
شاید شما درست بگین و اکثریت جامعه همین نوع حاکمیت که الان هست رو قبول داشته باشن (چون آماری از وضعیت فعلی رای جامعه به طور دقیق در دست نیست) ولی برای رسیدن به اطمینان از اینکه اقلیت چه کسایی هستن و اکثریت چه کسایی میشه یه انتخابات درست (نه مثل اونی که ۲۲ خرداد برگزار شد) با حضور و نظارت کامل نماینده هایی از همه گروه ها برگزار کرد و به قطعیت رسید. اگر اکثریت مردم با حرف شما مخالف بودند چه؟
اول در مورد علی برایت بگویم. که سکوت علی (ع) در مقابل یک نظام با بدنه ی " اسلامی " بود .. و به قول منقول به خاطر کیان جامعه ی اسلامی سکوت کرد .. ولی فرضا اگر یک حکومت غیراسلامی حداکثری بعد از پیامبر می آمد، ( یک فرض بالغرض)  تو بدان که علی هم کار حسینی می کرد، مستقل از دموکراسی و غیرآن ...
.
و لابد می دانی که اگر از مردم زیر خلافت یزید رای گیری می شذ، بعید می دانم که حسین مقبولیت عام داشت ...
.
.
میزان رای ملت است درست. ولی امام همین یک جمله را چند ده جلد توضیح داده اند و عمل کرده اند. اگر امام را قبول دارید، ( که ندارید .. ) حداقل یک نگاهی به دو صفحه ازین صحیفه ی نور بیندازید ...
.
.
اینها که برایتان می نویسم تاثیری ندارد. می دانم. برای خالی نبودن عریضه است بیشتر ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی