Unknown
سه شنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۸۸، ۱۲:۳۰ ق.ظ
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم ...
~ گوشه گیری کرده ام از تمام رنگ هایی که اطرافم زده اند
رنگ هایی که هیچ کدام بوی تو را نمی دهند.
من به تو قول داده بودم که
جز لبخند تو
فریب هیچ زخم دیگری را نخورم.
و هنوز ایستاده ام
درست همانجا..
درست همانجا که تو رفتی..
~ از وقتی که آمده ام .. از تمام جمع ها
ناخود آگاه کنار کشیده ام ..
انگار جز جمعیت تو
هیچ هوای دیگری به من نمی سازد..
باشد .
همین قدر هم نباید از خودم می گفتم.
قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ ...
۸۸/۱۱/۲۰