Unknown
پنجشنبه, ۱ بهمن ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
--آدم های اطرافم آنقدر برایم عجیب هستند که من در نظر آنان..... یک ناهمگونی هماهنگ بین ما وجود دارد..این چند سال به وصله ی ناجور(!) بودن عادت کرده ام..
برای گرمای خاطر هم که شده گاهی زمزمه میکنم..هر کسی کو دور ماند از اصل خویش...
-دکتر بزرگمهری یک فراز عجیب بهم گفت خیلی خوشم اومد..
«خواهی که شوی یکرنگ
رسوای جماعت شو»
--باز هم سرد..سرد
مثل همیشه بی دلیــل!
برای گرمای خاطر هم که شده گاهی زمزمه میکنم..هر کسی کو دور ماند از اصل خویش...
-دکتر بزرگمهری یک فراز عجیب بهم گفت خیلی خوشم اومد..
«خواهی که شوی یکرنگ
رسوای جماعت شو»
--باز هم سرد..سرد
مثل همیشه بی دلیــل!
۸۳/۱۱/۰۱