Unknown
پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ
گر چه دوریم به یاد تو قدح می گیریم ..
بعد منزل نبود در سفر روحانی
پ.ن : به سکوت که مبتلا شوی..کلمات جور دیگری نگاهت می کنند
انگار که فهمیده اند تو دیگری نیازی به درد دل آنها نداری..
آه خدای من ..چقدر خوب است که برای خودت هیچ کس نباشی..
یکدفعه از هیاهوی آدم ها ..به تنهایی بی انتهای خودت می رسی
و پناه می بری به ذکرهای نورانی.
همان هایی که از تاریکی نجات ات دادند ..
همان هایی که به دست شان بلند شدی.
اسم هایی که حتی اگر دیگر نبینی شان یا نفهمی شان
تو را دوست دارند..
بی آنکه بدانی.
پ.ن: حس عجیبی است..روی هر صفحه ی سفید
گوشه ی هر دفتر..یا روی تخته .. دستم به نوشتن که می رود
مدام این بیت می آید به انگشتانم که :
در غربت مرگ بیم تنهایی نیست
یاران عزیز..آن طرف بیش ترند
۸۹/۰۳/۰۶
خدا نکنه!
این دنیا باشی و شاد باشی!