Unknown
پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۸۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ
حالا به عشق روی او روزی به پایان می برم..
و قل رب اغفر و ارحم و انت خیر الرحمین ..
ولی من هنوز آخرین لحظه ی این آیه ها را به یاد دارم..
و آنقدر همین چند کلمه شیرین است
که می توانم مدت ها به آن دل خوش باشم..
نمی دانم که چقدر زود باورم..
اما حتی اگر خیال هم باشد
تمام این کلمات ..
من به عشق شعرهای نگفته ام
هنوز نفس می کشم.
و اسم تو را
- تا هستم-
تکرار می کنم.
« شاید دلم
- این دعای قدیمی-
در آستانه ی نام تو
مستجاب شود »
و قل رب اغفر و ارحم و انت خیر الرحمین ..
ولی من هنوز آخرین لحظه ی این آیه ها را به یاد دارم..
و آنقدر همین چند کلمه شیرین است
که می توانم مدت ها به آن دل خوش باشم..
نمی دانم که چقدر زود باورم..
اما حتی اگر خیال هم باشد
تمام این کلمات ..
من به عشق شعرهای نگفته ام
هنوز نفس می کشم.
و اسم تو را
- تا هستم-
تکرار می کنم.
« شاید دلم
- این دعای قدیمی-
در آستانه ی نام تو
مستجاب شود »
۸۹/۱۰/۳۰