Unknown
الهی اغننی بتدبیرک لی عن تدبیری
و باختیارک عن اختیاری..
پ.ن : فکر نکن که حالا که کمتر برای دل آرام می نویسم
حتی لحظه ای باشد که با او نباشم..
او تمام این سال ها تمام دغدغه هایم را
و تمام نجواهای دلم را
ساکت و آرام
در خود نگه داشته و حتی
این روزها از سکوت من گلایه نمی کند..
من فهمیده ام که راه رسیدن به تو
گذشتن از من است
و از اینکه چگونه هستم و یا
چقدر دلم برایت تنگ است ..
و یا اینکه حتی بدانی چند سال است
که حتی خیال تو همراهم نیست
و من هر شب منتظرم
که دوباره آن رویای شیرین تکرار شود..
و دست های تو را بگیرم
حتی از پشت حجاب دلم
که نمی گذارد تو را آن طور که هستی
ببینم ..
عیبی ندارد..
سعدی می گوید :
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آن است که پاک باز باشد
به خدا ایمان دارم
به اینکه هر لحظه می دانی که در دلم چیست
و حتی اگر حرف های دلم جاهلانه است
میدانی که به خدا ایمان دارم
و به اینکه تمام می شود روزی
تمام این کلمات
و آنچه می ماند
چهره ایست که تو اگر بخواهی
از آن روی بر نمی گردانی ..
به خدا ایمان دارم
به اینکه میدانم دغدغه های دلم را می دانی
و غصه هایم را بهتر از خودم
می شماری ..
و دلت که برایم می سوزد
برایم دلخوشی می فرستی ..
و خوب پای گریه هایم می نشینی
و بی صبری هایم را تحمل می کنی ..
از تو می خواهم که مرا
به خودت
به تو
بازگردانی ..
حتی از پشت این همه فراموشی ..
و ذکرهایی که هیچ وقت خالص نشد
محض رضای تو ..
محض رضای تو ..