Unknown
سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۰، ۱۲:۳۰ ق.ظ
قدح چون دور ما افتد به هشیاران مجلس ده
مرا بگذار تا حیران بماند چشم در ساقی ...
الحمدلله بجمیع محامده کلها ..
..
پ.ن :برای دلی که تو حادثه اش باشی
تمام واژه های دیگر تکراری اند..
و غزلی که شوق تو سروده باشد
با هیچ شعر دیگری جبران نمی شود
...
پ.ن :
باورت نمی شود که اینقدر دستم از
لبخندت کوتاه است
که وقتی غریبه ای
اسم نورانی ات را برایم می خواند
تا مدتی دلم شیرین است..
گمان می کنم که نکند
آیه ای باشد از جانب تو
که بر قلب مغلوب من
فرستاده ای..
مرا سحر کن
با اسمت
که هنوز
معجزه است
..
پ.ن :
هر شب با یک فراز از دعای عزیز افتتاح
قلبم روشن می شود ..
دیشب نوبت : معتمد المومنین
بود و البته
صدای گریه ی قلب های نورانی اطرافم
..
من به لطف خدا
به لطف خدا خیانت نمی کنم..
و به حکمت و تدبیرش
اعتماد دارم..
و من اوفی بعهده من الله ...
سوره ی توبه..آیه ۱۱۱
۹۰/۰۵/۲۵