به علیرضا: من امیدوارم....شنبه و دوشنبه صحبت کردیم حرف هایی می زد که خصوصا عرض میکنم اما من از اینکه شخصیت عزیزی مثل ایشان می خواهد به محله ی گرگ ها برود ته دلم ناراحت است.. برای همین تصمیم دارم که اگر چنین شد بجنگم!
در متون کهن بیان های مختلف از این مقال درج شده است که بنا به اقتضا تمام روایات مورد قبول می باشند. ولی آن نکته ای که روایت های مختلف را متمایز می نماید عبارت است از:
دلم مثل دلت تنگه مسافر! دلم مثل دلت خونه شقایق!
به قول استاد شیمی فیزیک دانشکده ما: الله جل جلاله. امان از دست شما بزرگواران!
من لینک شما رو قرار میدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی باحالی