محتاج قصه نیست، ..
چهارشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۸۴، ۰۱:۳۰ ق.ظ
خزان بنشست و گل با بادها رفت
بهار از خاطر شمشادها رفت
تو گویی گل، نه رویید و نه پژمرد
چه آسان می توان از یادها رفت...
پ.ن: انگار برای هرکس که نامه ی تندی می نویسم
مهربان میشود!
پ.ن:خطر!
به روزهای جوانی یک گلادیاتور پیر نزدیک میشوید..
پ.ن:چقدر گیج و نفهمم..البته کسی از من توقعی ندارد!!
۸۴/۰۷/۱۳