دل آرام



بایگانی

Unknown

پنجشنبه, ۵ آذر ۱۳۸۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
امروز داشتم دست نویس هایم در سالهای قبل را مرتب میکردم..البته خیلی ها رو نمی تونم بنویسم چون کاملا خصوصی اند اما یک برگه دیدم که اسم خیلی از بچه ها توش بود..ماجرا از این قرار بوده که سر کلاس محاسبات دکتر رمضانی ،ناصر یک بیت شعر می نویسد و بقیه ی بچه ها ادامه ی شعر را از زبان خودشان مینویسند..بعضی ابیات زیبایی سروده اند..من نفر دوم در جواب ناصر... این شعر را سروده بودم:
سلام ناصر!
بگو حالت چطور است؟        بگو دستت،سرت،پایت چطور است؟
ببین ناصر!
من از اشعار تو حــالی گرفتم      ولی از خطت اسهــالی گرفتم
به هر بـــاری که استادم بدیدی     من از لبخند او جانی گرفتم!
۸۳/۰۹/۰۵

نظرات (۱)

سلام دوست عزیز
وبلاگ خوبی دارید من که به شخصه از نوشته هاتون خوشم اومد مخصوصا از نوشته ی ۲ پست پیش!

امیدوارم همیشه شاد سلامت و موفق باشید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی