Unknown
سه شنبه, ۸ فروردين ۱۳۸۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ
گاه بعضی کلمات همانقدر که حقیقت دارند ،
تلخ و تکان دهنده اند...
وقتی می گفت:
-من فرصتم زیاد نیست...
تمام بدنم می لرزید.
جهان و تمام حوادث و انسانها دور سرم می چرخید.
...والعصر!...ان الانسان لفی خسر!
ببین چگونه غافل و گمراه شده ام!
چگونه در کوران ظاهری دنیا غرق شده ام!
چطور برای جلب تحسین دیگران زندگی ام را تباه کرده ام!
آنچه ما کردیم با خود ، هیچ نابینا نکرد
در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را
۸۵/۰۱/۰۸