دل آرام



بایگانی

کی و کجا وعده ی دیدار ما ؟

چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۸۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ

 دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد...

ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه ی تو از همه پرشور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ما میشدی
مایه ی آسایش ما میشدی
هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسایل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت...
   نام تو بردم لبم آتش گرفت...
      نام تو بردم لبم آتش گرفت...

 

پ.ن : ضرباهنگ صدایش را از اینجا لمس کنید...

۸۵/۰۱/۲۳

نظرات (۸)

انقدر این سال پایینی ها را لوس نکن!
یک دفعه باید ببرمت خودت با چشمای خودت ببینی که من سال پایینی ها را چجوری تربیت کردم!
خیلی حال کردم .
بالا خره یه شعر از آقاسی هم تو وبلاگت دیدیم.
.
.
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
..
این آخرشه:

چو رو کنی به رهت دردو رنج نشناسیم
ز لطف روی تو دست از ترنج نشناسیم
باغ مست و باغبان مست...
کجا؟؟؟

شوخی می کنم..... دقیقا ضرباهنگ رو حس کردم....

خیلی زیبا بود ....مت یک بار تو مجلس شعر ایشون شرکت کردم .... با صدای خودش یه چیز دیگه است .....

چاکریم پهلووون.....
در به در  ِکوچه تنهاییم . .

کاش که این فاصله را کم کنی
کاش که این فاصله را کم کنی
.
.
چیزی نمی توانم بگویم
...
خدایش بیامرزد ...
گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی ... :)
نام تو بردم لبم آتش گرفت..این نهایت بیان معنای آتش است نهایتش...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی