دل آرام



بایگانی

Unknown

پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۸۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ

ما یه معلم هندسه داشتیم
هر وقت یکی از بچه ها سر کلاس
سوال پرتی می پرسید با لحن مایوسانه ای
می گفت:
ببین با کی آ  شدیم ۷۰ میلیون!!


پ.ن:
ببین با کی آ به دانش هسته ای رسیدیم!!

پ.ن:
اینم یه جمله در مورد پروژه ی اخیر با تمام ملحقاتش!!! :
شاعری مادر شد
پدر بچه ی خود را سوزاند!

۸۵/۰۱/۲۴

نظرات (۶)

شاعری مادر شد!!!
محمد اون شعرت چی بود که میگفتی؟

شاعری گوشت می خورد؟؟؟؟
یادم نمیاد!!!

چاکرخواهتیم.....
دهانمان بوی رجزهای متلاشی میدهد
ما گوشت خورده ایم!

راستی هومن...میدونی من اوون آهنگ رو
هیچ وقت دیگه بدون تو گوش ندادم؟

محمد عزیز من سلام.....دل ها بسیار هم نزدیک هست....
به امید اون روز که با هم قرارشو گذاشتم......

چاکریم.....
محمد عزیز، بعضی نوشته هات اینقدر قشنگ است که من حجالت میکشم حتی ازشون تعریف کنم، میترسم که حق مطلب ادا نشه...
نه نه..یه بار گوش دادم..نه تا آخر
دیگر برایم شوقی نداشت...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی