Unknown
دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ
ای دیــر بدست آمــده بــس زود برفتی
آتش زدی اندر مـن و چون دود برفتی
چــون آرزوی تنــگدلان دیـــر رسیدی
چــون دوســتی سنگــدلان زود برفتی
زان پیش که در بـــاغ وصال تو دل من
از داغ فــــراق تـــو ، برآســـــود برفتی
ناگشــته مــن از بنــد تــو آزاد بجستی
ناکرده مـرا وصــل تــو خشنود برفتی
آهنــگ به جــان مــن دلسوخته کردی
چـون در دل مـن عشـق بیفزود برفتی...
پ.ن : در حق من لبت این لطف که می فرماید،
سخت خوب است
ولیکن
قدری بهتر از این!
پ.ن :
نازک آرای تن ساقه گلی..
۸۵/۰۲/۱۱
بزن دستو!
میدونم الان داری میپرسی کدوم دستو؟!
اوون دست قشنگه رو می خوام بزنی ها!