دل آرام



بایگانی

Unknown

پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ

باشد که شبی باشد و درویش ِ تو باشم
یعنی که من ِ سوخته‏دل پیش ِ تو باشم

از هر دو جهان بهتر و زیبنده تر است آه
آن لحظه که در آتش ِ تشویش ِ تو باشم

هم شاعر و هم راوی ِ این وحی ِ عزیزم
شطرنج ِ خراشیده‏رخ ِ کیش ِ تو باشم؟

من ساکن ِ چندین ملکوتم . نپسندند
در دست ِ ستمهای ِ کم و بیش ِ تو باشم!!!

پس دست بزن خنده بریز از دهن ِ خویش
تا صبح که بیگانه‏ترین خویش ِ تو باشم...


پ.ن :‌
فکر کنم گلادیاتور باید تصمیم سختی بگیرد!
شکستن عهد چندین ساله...
مجبورم!

فکر می کردم این شاگردان جوان لیاقت جنگیدن
را دارند!
اما نه جنگ را می شناسند و نه هدف را.
نه خود را و نه گلادیاتور را!

مهم اینست که دیگر از بودن در این مجموعه
احساس لذت نمی کنم!
تمام شد.
خداحافظ!

۸۵/۰۲/۲۱

نظرات (۱۴)

موسیقیتان از خود بی خودم کرد....
شگفتا که کلامش نوشتار امروزم بود !
شگفتا...
نوشتتون جالب بود و یکمی عجیب!
سلام
شعره واقعا معنی داری بود
چیز شده گلادیاتور پیر؟؟؟
چیزی نیست!
یک خاطره ی پیر ،
هر چند با کاراکترهای جوان تر اتفاق افتاده!

مجبورم مثل زنگ های تفریح دبستان
فرار از قضای محتمل را
بر ثواب اقتضای مستحب ترجیح دهم.

اندوهتان باد!
آقا محمد عزیز من سلام....
جوان چطوری ؟؟؟؟؟
امیدوارم که مشکلات هم حل شه..... میدونم بعضی اوقات یه اتفاق هایی میفته که آدم پیشبینی نکرده.....

خود دکتر چی شد ؟؟؟ ناراحته حتما !!!!!

راستی محمد من هومن ادینبرایی نیستم....اما خیلی دوست دارم که بدونم کیه؟؟؟؟ این وبلاگو از کجا پیدا کردی؟؟؟

خلاصه ما خیلی مخلصیم.....
میگم قبل از اون محل نهایی نمیشه تابستون بیای اینجا....
قول میدم همه خستگی هات در بره.....
منتظرم ها.............
محمد صدرا....شعر بسیار بسیار زیبایی است.. در مورد پی نوشت هم می توانم بگویم که :
برای ساختن یک میز....چوب لازم است
برای تهیّه ی چوب....درخت
برای ساختن درخت..دانه
برای ساختن دانه....میوه
برای ساختن میوه....گُل...
برای ساختن یک میز
گُل لازم است!!!!

این خیلی احساس خوبیه:
ای دختر کابلی!
من یه ایرانی هستم!!!!
جای من خالی!!!(لبخند بد جنسی!!!!)
گلادیاتور پیر !

اینجا چراغی روشن است ! هنوز ؟؟

واقعا میگی؟؟؟
به Solfa :

فعلا هستیم.شما هم که فعلا نیستید!


------------------------------------------------

آقا با اسم نظر بدین..اگه نمی خواین ای میل بزنین!
من دلم نمی خواد به کسی که نمشیناسم توهین کنم!

سلام با اجازتون من شعر شما رو تو وبلاگم گذاشتم اگه ناراضی هستید حذفش کنم.
این شعر مال من نیست.
من اصولا شاعر نیستم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی