احوالات یه غریبه!
پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۸۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ
status:
احساس راننده ی قطاری رو دارم
که گیج خوابه!
ولی مدام یه ندای درونی
بهش میگه : پاشو! یه وقت
یه دهقان فداکاری ، چیزی توی جاده بود...زیرش نگیری!
۸۵/۰۹/۰۹
status:
احساس راننده ی قطاری رو دارم
که گیج خوابه!
ولی مدام یه ندای درونی
بهش میگه : پاشو! یه وقت
یه دهقان فداکاری ، چیزی توی جاده بود...زیرش نگیری!
دلواپسم کردی ... لازم شد PM بده ، با برو بچ بریزیم اونجا : دی .
من اگه جات بودم مچ مستخدمو می گرفتم ...
ولی در کل نگران نباش زندگی همینه ...
La Vie devant Soi