Unknown
من نفهمیده ام از کی به تو بیمار شدم*...
۱- برف سنگین نگذاشت برنامه ی جمکران اجرا بشه!
توفیق نبود...البته برف اصولا (و در حالت کلی) پدیده ی شیکیه!!
این عکس هم از طبقه ی ۲۰ ام توسط یه عکاس شهیر
گرفته شده!(که احتمالا در عمرش ۲ یا ۳ تا عکس هم نگرفته!)
۲- خوبی زندگی در پاریس اینه که هر وقت
دلم می خواد می تونم برم سر ماتیاس و
رفقاش که شب نشینی های هر شبشون
نمی ذاره بخوابم داد و بیداد کنم!
اما الان هر کاری میکنم دلم نمی آد به این همسایه های محترم
برم بگم که همسایه های بیشعورشون می خوان بخوابن
این دنگ و دونگ رو دست کم شب جمعه بی خیال بشین!
۳- مدتیه دارم فکر می کنم باید نداشتن حجاب در ایران آزاد باشه!
دست کم برای یه چند ماه
البته الحمدلله بدون این آزادی هم تشخیص آدم های سه نقطه از
آدم های مومن و ارزشمند سخت نیست
اما بعضی ها هستن که خارج از کشور که میان تمام هویت نداشته شون
رو فراموش میکنن در صورتیکه در ایران ظاهری کاملا متین(؟) و روشنفکرانه داشتن!
به نظرم باید زمان و مکان بدیم بهشون
تا عقده های فروخورده رو یکجا در خارج از کشور خالی نکنن!
۴- میدونی چقدر دلم آرام میشه وقتی
دوتایی با هم توی ماشین
نوار نوحه ی حضرت عباس (ع) رو گذاشتیم
و سکوت میکنیم
و تو یادم داده ای که گاهی با سکوت تمام حرف هایت
را از لبان معرفتت بفهمم!
این * گریه ام انداخت...
همین!
ghorboonet :*