Unknown
سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۸۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ
سخن از بودن نیست،
سخن از ماندن نیست،
سخن از عمق غم است
و پریشانی یکدل
که در اندوه غریبانهی خویش
بیصدا میشکند!
وغباریکه در اندوه زمان جاریاست ...
سخن از تلخی یک ناپیداست ...!
پ.ن : گاهی سخن علی (ع) مصداق لحظه هایت می شود
که فقد الأحبّة غربة...
نمی دانم اثر صدای وحید است
یا این آهنگ بنان/...
یاد خیلی روزهای دور می افتم
توی ماشین...آسمون غروب گرفته
صدای گرم...صدای دلنشین...صدای کودکی های ساده
خنده ی شوق و مستی ستاره ها...
دلم از دنیا گرفته...
تو می گفتی وفا دارم
محبت را خریدارم
ولی دیدم نبودی
تو می گفتی حبیبم من
که بر دردت طبیبم من
ولی دردم فزودی...
پ.ن : به چشمانت قسم!
و اوفو بعهد الله اذعاهدتم
و لاتنقضوا الایمان بعد توکیدها
و قد جعلتم الله علیکم کفیلا
ان الله یعلم بما تفعلون...
۸۵/۱۱/۱۷
شنیدم با در و دیوار عکس گرفتین؟؟؟ :دی
برا من هم بفرست دیگه !