Unknown
حرفی نمی زنی ، از عشق
از چیزهای معمولی می گویی
از سردی هوا
از باران
از حال بچه ها می پرسی!
از یاران
...
نه صحبت از نسیم
نه صحبت از بهار و گل یاس می کنی
با این همه ؛
احساس میکنم که تو احساس می کنی...!
عمران صلاحی
خیلی روز خوبی بود...
خیلی از دوستان و هم کلاسی ها را دیدم!
باورم نمیشد هنوز هم دوستم داشته باشند!
بعدا فهمیدم دوست داشتن چیزی نیست که با
یه خداحافظی نکردن به کینه تبدیل بشه...
شاید همین محک خوبی بود برای خیلی ها!
به قول حافظ :
کس عیار زر خالص نشناسد چو محک
حق نگه دار که من می روم الله معک!
پ.ن : راه درازی است برای تبدیل
آن غرور مبتذل و تفاخر مضحک
به آرامش دریا با موج های سنگین و سبک...
به قول محمد علی بهمنی :
تو کلمات را می خرامی...
پ.ن :
من به دل آرام خیلی بدهکارم!
آرام و صبور می نشیند پای کلمات بی ملاحظه ی من
میدانم برایش سخت است
روزگار سکوت در عین زیبایی...
تحمل دنیای حرف و واژه های مدعی
و بی حقیقت!
من به دل آرام ...
من و تو خار چشم سرنوشتیم
که این خط را از او خوش تر نوشتیم
جهنم جای سر افکندگان است
من و تو سر بداران بهشتیم...