Unknown
چهارشنبه, ۲ خرداد ۱۳۸۶، ۰۱:۳۰ ق.ظ
انقلاب بیش از هرچیز برای ما
یک ابتلای الهی و یک آزمایش تاریخی و اجتماعی است و
در جریان این ابتلا باید رنج، محرومیت، مصایب و ناملایمات را با آغوش باز بپذیریم
و در برابر آشوبها و فتنهها با خلوص و شهامت بایستیم...
شهید محمد جهان آرا
پرنده نیست- آفتاب
بر بامت می نشیند-اما
تو به سایه می گریزی
و آفتاب که پرنده نیست
از خانه ات پرواز می کند...
پ.ن : تو که نمی دانی!
من هم شهید شده ام!
در جبهه ی جبروت مادرانه ات!
و قبلم هر روز و هر شب
جز با نجوای کودکانه ای
تفحص نمی شود...
تو که نمی دانی!
هر چند که می بینی!
و به ظاهر می گریزی
و از باطن نمی هراسی
...
۸۶/۰۳/۰۲
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وام داران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده
کجایید ای نوای بینوایی
در آن بحرید کاین عالم کف او است
زمانی بیش دارید آشنایی
کف دریاست صورتهای عالم
ز کف بگذر اگر اهل صفایی
دلم کف کرد کاین نقش سخن شد
بهل نقش و به دل رو گر ز مایی
برآ ای شمس تبریزی ز مشرق
که اصل اصل اصل هر ضیایی