Unknown
سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۸۶، ۰۱:۳۰ ق.ظ
تا انتشار صبح...
بی خواب
و
بی تحمل!
یا صبر کن
یا بی درنگ و
بی پروا
نام شگفت خود را
از بوسه ام بپرس!
پ.ن : آدم های اطرافم با دندون های سفیدشون
به بخت سیاهم می خندن!
پ.ن : هیچی بدتر از این نیست که بفهمی لکنت زبان
داشتی و خودت نمیدانستی..آنهم برای ۴ -۵ - یا ۶ سال!
پ.ن : هم چنان معتقدم آدمیزاد فیل نیست که
زنده و مرده اش فرقی نداشته باشد!
هر چند واقعا اینجا بین زنده و مرده ی من
فرق بیولوژیکی آنچنانی وجود ندارد!
پ.ن : من کاشف اسامی ذاتم!
بی خواب
و
بی تحمل!
یا صبر کن
یا بی درنگ و
بی پروا
نام شگفت خود را
از بوسه ام بپرس!
پ.ن : آدم های اطرافم با دندون های سفیدشون
به بخت سیاهم می خندن!
پ.ن : هیچی بدتر از این نیست که بفهمی لکنت زبان
داشتی و خودت نمیدانستی..آنهم برای ۴ -۵ - یا ۶ سال!
پ.ن : هم چنان معتقدم آدمیزاد فیل نیست که
زنده و مرده اش فرقی نداشته باشد!
هر چند واقعا اینجا بین زنده و مرده ی من
فرق بیولوژیکی آنچنانی وجود ندارد!
پ.ن : من کاشف اسامی ذاتم!
۸۶/۰۳/۰۸