Unknown
دوشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۸۶، ۰۱:۳۰ ق.ظ
یادگار من است این درخت
که خستگی تبرت را می گیرد!
عمیق تر بزن!
پ.ن : فهموندم بعضی مطالب سخته...
مثلا من نتونستم به اینا بفهمونم از سگ جماعت بدم میاد!
قشنگی پاریس به اینه که یا خود این جماعت حضور دارن
یا محصولات جانبی شون...
ملت هم کلی حال میکنن!
پ.ن : استاد عزیز کنجکاوانه
به من میگه شما مریض نمیشین اینهمه سبزیجات می خورین!؟
منم کنجکاوانه گفتم :
یعنی فکر میکنین قورباغه مقوی تره؟
پ.ن : در طول سفر با این دوست مکزیکی! هم اتاق بودم
نیمه های شب احساس کردم داره توی خواب میگه :
محمد! کومو استاس!!!؟!!
منم بی مرامی نکردم صداش رو ضبط کردم همون نصف شب!
۲۰ یورو فروختم !
پ.ن : شب آخر من رفتم بالا نماز بخونم برگشتم دیدم بچه ها
همه توی آسمونها هستن :دی
بهم گفتن آواز شاد بخونم !
بیا ای ساقی ... !
دوستی گفت :
مرده شور شادی ات را ببرند! ( با این مضمون!)
۸۶/۰۳/۲۱