دل آرام



بایگانی

Unknown

پنجشنبه, ۷ تیر ۱۳۸۶، ۰۱:۳۰ ق.ظ

گفتمش :‌
اما دل من می تپد
گوش کن
اینک صدای پای دوست

گفت :
ای افسوس در این دام مرگ
باز صید تازه ای را می برند!
این صدای  پای اوست!

گریه ای افتاد در من بی امان
در میان اشک ها پرسیدمش :
شیرین ترین لبخند چیست؟

گفت :

لبخندی که عشق سر بلند
وقت مردن بر لب مردان نشاند!



پ.ن : من مسلمانم !

پ.ن : تنهایی از تمام زوایا نفوذ کرد...

پ.ن : وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم...

پ.ن : لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد!

پ.ن : ها ... صورتم را به پنجره نزدیک می کنم
ها...

 تو را به راستی،
تو را به رستخیز
مرا خراب کن!
که رستگاری و درستکاری دلم
به دستکاری همین غم شبانه بسته است
که فتح آشکار من
به این شکست های بی بهانه بسته است ...

قیصر امین پور

پ.ن :

مرا فریب باش!
آرام کن

پ.ن :

فبای الای ربکما تکذبان؟!



۸۶/۰۴/۰۷

نظرات (۳)

:دی
این شبای بی قراری مال من ...
طفلک پیامم که براتون گذاشتم و حکماْ به مصلحتتون حذف شد... عیب نداره .... خدا شاهد دل ما هست.... حق پشت و پناهتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی