Unknown
اگر چه بود و نبودم یکی است - باز مباد
تو را عذاب دهد جای خالی من!
هوای بی تو پریدن نداشتم - آری :
بهانه بود همیشه ،
شکسته بالی من!
تو هم سکوت مرا پاسخی نخواهی داشت
چه بی جواب سوالی ست ، بی سوالی من!
۱. یا ایها النبی اتق الله
و لا تطع الکافرین و المنافقین!
.
.
.
و توکل علی الله
و کفی بالله وکیلا
ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه
۲. احساس می کنم
این چشم های معصوم
یک شب به خواب ناز اگر می رفت
آنسوی پلک های خسته ی خود می دید :
فتح طلسم ها ، همه با اوست!
۳. به قول محمد علی بهمنی :
من ولی با گوسفندانی که حتی
بوی برگی مستشان می کرد
بی که گاهی دل بسوزانم! ...
۴. به قول معروف :
سرش جنگه ، اما دلش تنگه!
۵. داره ظرف میشوره!
میگه در دعا خوندن هم نباید اسراف کنیم!
من دارم توی دلم میگم :
در ظرف شستن هم...!
۶. برام سخت بود که بگم نباید حرفی بزنیم!
اما انگار جنگ بی دلیل من و روزگار پایان ندارد
حاضر نیستم ببازم!
روزگار اگر بر من سخت بگیرد بر او سخت تر خواهم گرفت!
میگه این همه مدت در این تنهایی دلت نمی گیره؟
میگم نه!
میگه حوصله ت سر نمی ره؟
میگم نه!
میگه چرا ؟
« چشم از پنجره بر وسعت شب دوخته ام
و به چشمان تو می اندیشم!
پیش از آنی که سحر
رنگ چشمان تو را پاک کند... »