c'est l'heure de partir ici pour jamais
چشم از پی آن باید ، تا چیز عجب بیند
جان از پی آن باید ، تا عیش و طرب بیند
سر از پی آن باید ، تا مست بتی باشد
پا از پی آن باید ، کز یار تعب بیند
بیرون ِ سبب باشد ،اسرار و عجائب ها
محجوب بود چشمی ، کو جمله سبب بیند!
عاشق که به صد تهمت ، بدنام شود این سو
چون نوبت وصل آید ، صد نام و لقب بیند
ارزد که برای حج در ریگ و بیابان ها
با شیر شتر سازد ، یغمای عرب بیند!!
بر سنگ سیه حاجی ، زان بوسه زند از دل
کز لعل لب یاری او لذت لب بیند
بر نقد سخن ، جانا !
هین سکه مزن دیگر
آن کس که طلب دارد ،
او کان ذهب بیند...
۱ . یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب
۲. انگار وقت رفتنه...
قرار بود فقط بی قرار من باشی...!
۳. هیچی این روزها بدتر از این جمله نیست که بهم بگی :
« از اینکه می بینم شادی ، خوشحالم! »
یادمه معلم جبر و احتمال می گفت :
بعضی گزاره های منطقی ! به انتفای مقدم صحیح هستن...!
۴. یه کتابی داره ارنست همینگوی به نام True at First Light
که خیلی ماجرای عبرت آموزی داره...!
اینو برای آن دسته از دوستانی می نویسم
که هنوز هم دست از تهمت زدن های سابق برنداشتن...
من برای خودم اینقدر اهمیت قائل نیستم که هر آدم بی اهمیتی که
به من نسبتی بدهد بخواهم جواب بدهم.
اما آخر بی استعدادی ست که با کسی سه سال همنشین باشی
و آخرش دوباره...
وحشی بافقی می گوید :
در کمین تو بسی عیب شماران هستند
غرض این است
که در قصد تو یاران هستند!
۵. به قول حسین منزوی :
در مسجد عشق رفته بودم به نیاز
گفتند : اذان بگو !
من از او گفتم...
اگه یارم نی پیشم چرایی
اگه مرهم نه ای زخمم چرایی
نمک پاش دل ریشم چرایی؟!
به نام خدا
در راستای تمیز نمودن 201 و اینکه ما هم چنان در خم کوچه ی
Maurice Berteaux موندیم اعلام می کنیم :
1. کاپشن خانم نمی دونم کی که از حسین برام مونده
در راه خدا هدیه داده شد به یکی با همون سایز(گیر ندینا!)
2. مودم کلیه ی دوستان متضرر از شرکت نیومریکبل از پنجره
به بیرون پرتاب شد که عواقب بدی داشت و مجبور شدم
در پاکینگ استترارشان کنم
3. کدوم ...ی در فریزر من شیرکاکائوی یخ زده گذاشته بود
و یادش رفته بود بخوره؟؟!
4. اسماعیل جان از یخمک هایی که با رنگ های مختلف برای من گذاشته بودی و کل Rueil Malmaison رو میشد تا دو هفته
باهاش سیر نگه داشت ممونم...
5. حسین جان اینو چون یادمه کار خودته عرض می کنم.
از شوید و اسفرزه و جعفری و ماکارونی یخ زده و مربای تمشک
و انواع اقسام گوشت ها از مرغ و گوسفند و گاو و بوقلمون و
یکی که واقعا اول نفهمیدم گوشت بود و فکر کردم بستنی شاتوته...خدا میدونه گوشت چی بوده!!
ممنون
6. نیما جان از اینکه X ray رو برام گذاشته بودی متشکرم
چک کردم دیدم همه ی دنده هات سر جاشه :دی
7.صادق جان از انواع و اقسام عطرها سپاسگزارم .
تو که میدونی من یه نوع عطر بیشتر نمی زنم فلذا دادم به گلوریا گفتم سعی کن خوش بو باشی :دی
8. سجاد جان تو یه کتاب برات نوشته ام :دی
خلاصه...
خلاص!
(رقم جریمه متعاقبا اعلام میشه!)