دل آرام



بایگانی

Unknown

دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۸۶، ۱۲:۳۰ ق.ظ

ز دلم از شور عشقت آتش ها دارم...



پ.ن : « بر بستری که عطر نفس های تو را دارد
آسوده به خواب می روم
حتی وقتی شمشیرهای آخته
به من تاخته باشند! »

پ.ن : عشق سال های وبا !

پ.ن : از پنجره ی من یه دریاچه ی زیبا و یه نیروگاه اتمی
قابل مشاهده است!
غازها صدایی شبیه «زمستان است» دارند ..
اصلا همین ظهر گوسفندها را در قبرستان اینجا دیدم!
با چه اشتهایی بین قبرها سیر می کردن و علف ...
میگن این شیرهای برزخی خیلی هم کم چربیه!

پ.ن : چشم تو ، جدول لاینحل و ما
گرم حل کردن جدول شده ایم !‌

پ.ن :‌ من هم : « ممنونم از زمستان »
کاش شوالیه شهرام هم برای زمستان یه آهنگی می خوند!

۸۶/۱۱/۱۵

نظرات (۵)

سلام. شاه پسر چی شد پروندت؟
یه کمی جای این که دنبال غاز بدوی برو سفارت پاسپورتتو بگیر! :دی
اسماعیل گویا قرار بود امروز بزنگه به ما که نزنگید. ایشالله که خیره. خبر خوش بوده ایشالله از طرف شما.
شوالیه شهرام !!‌:)))).....رفرنس بده داداش!‌:دی
زمستون
برای تو قشنگه پشت شیشه   (;
عجب......حالتون که خوبه انشاءالله...........شوالیه چیه..گوسفند کدومه..........مدارکتون پیدا شد؟؟؟؟...:))
وبا دختری در مزرعه ! :دی ..